جمعهها با معرفی فیلم و کارگردان
این بخش توسط نویسنده، منتقد و پژوهشگر سینما جناب امیرحسین تیکنی ارائه میشود.
فیلم “خون ناپاک”
فیلمی از لئو کاراکس
سال 1986
خون ناپاک دومین فیلم از سهگانهی لئو کاراکس است که فیلم نخست در هفتههای گذشته معرفی شد. از نکتههای جالب این فیلم داشتن شخصیتها و خطهای داستانی مشترک با فیلم قبلی او یعنی پسر، دختر را ملاقات میکند، است.
خون ناپاک به موضوع فراموشی و تلاش ناکارآمد انسان در به فراموشی سپردن بعضی خاطرات میپردازد. انسانی که میکوشد خاطرهای را در ذهن خود محو کند اما به ناگاه در پستوهای ذهنش در مییابد که نه تنها نتوانسته است آن خاطره فراموش کند بلکه بخشی از آنچه که گمان میکرده است کنشی نسبت به زندگی پیشرو است، خود نوعی واکنش به آن خاطره بوده است.
دنیس لاوان بار دیگر در نقش آلکس حضور دارد. او و دختری عاشق هم هستند اما دختر آلکس را ترک میکند. معشوق دختر همچون فیلم پیشین، توماس نام دارد اما اینبار دختر از کرده خود پشیمان است. لئو کاراکس در این فیلم بار دیگر همان اتفاقها را روایت میکند اما این بار شخصیتها تصمیمهای دیگری میگیرند. او نقش تصمیمهای کوچک را در شکل گیری مسیرهای اصلی زندگی به چالش میکشد. تصمیمهایی که در آینده وقتی آدمی به آنها میاندیشد، درمییابد که چه اهمیتی در زندگی او داشتهاند. آلکس در این فیلم نیز با پدر خود قطع رابطه کرده است. پدرش به طرز مشکوکی خودکشی میکند و آلکس برای تصاحب ارث پدر وارد یک بازی مافیایی میشود که بازیگر خوبی در آن نیست. در این میان او عاشق دوست دختر یکی از دوستان پدرش با بازی ژولیت بینوش میشود و …
فیلم نقدی تند و گزنده به تفکر سرمایه داری دارد و شکنندگی عشق و احساسات را به عنوان دو امر متعالی در برابر خشونت جهان مادی به تصویر میکشد.
خون ناپاک کاراکس اثری شاعرانه، ابزورد و پرکشش است که از همان اول، بیننده را میخکوب تصاویر خود میکند. این فیلم همچون فیلم نخست از این سه گانه پر شور پایانی اندوهبار و دراماتیک دارد.
موارد بیشتر
چهارشنبهها با معرفی کتاب و نویسنده (کتاب ” همسر و نقد همسر” اثر آنتون چخوف)
سمرقند
آگراندیسمان