خانه‌ی جهانی ماه‌گرفتگان

مجموعه مستقل مردم‌نهاد فرهنگی، ادبی و هنری

شعری از سیمین بابایی‌

فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی
نشریۀ مطالعاتی- انتقادیِ
سال اول/ شمارۀ سوم و چهارم

بخش شعر

✍شعری از سیمین بابایی

گر نیندیشم
به تیغ‌های شکفته در بهتِ استخوان
به جدارِ دریده در وقاحت ساطورها
چگونه دربرگیرم زوایای تغییر؟
دست‌هام
مقایسۀ یافته‌هاست
در سطرهای خیس” هدایت”
تِکیده‌ام به شجره‌ای اجدادی
ایستاده چون علف خورشید، بر بلندای افیون

کابوس‌های رمنده، شیار مزمنی‌ست
در مفاصل ازدحام
برگزیده از اتصالی نامبارک
ریشه دوانده در تکلم فراموشی
گاهی لهجه‌ام را شست‌وشو می‌دهم
به “لبخندی شکاک” در هیئت “دختر اثیری”
در ستیزم با دهانی خیره به لحنی برهنه
در ستیزم به انبوه حضور، در تقابل اندوه
در ستیزم با حدقۀ قندیل بسته، بر فراز دار
مرا درست تلفظ کن
ای محتوای خروشنده از تن به سلول
ای تجسد محتوم، خیسیده در بستر رعب
باید روییده شوم از منتهاالیه خاوران

کجاستند آن دریچه‌های تنیده در ظلمت!؟
که شاهدان ضیافت خون بودند در رذالتِ ساطورها

آنچه از ما گریخت سایۀ ممتد اعتماد بود
و حیات
اگر نیندیشم به دهان باز فاصله
در انحنای ایستای حضور
عصیان متورم را
کجای اقلیمِ سکوت چال کنم
که کم نشوم
از غرور این زخم!؟