شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از زهره نوروزی
دیوارم و برشانههایم سقف سنگین است
شاعر که باشی خانهات یک بیت غمگین است
میله به میله پیلهام را بافتم اما ………….
دنیای من این روزها کوچکتر از این است
من حبس کردم کشورم را درخودم وقتی
دیدم که بیرون از خودم سرتاسرش مین است
ردی نخواهد مانداز خونی که خشکیده است
تاریخ دستاویز امثال تموچین است
هرجا که بوی نفت آمد گاومان زایید
یعنی تمام سهممان از گنج ، سرگین است
سفره به سفره سیر و سرکه در دلم، یعنی …
در چنتهی نوروز من تنها دوتا “سین” است؟
گنج سعادت با دعا و ورد؟! ممکن نیست!!
ماخستهایم از آن خدایی که دهنبین است
آتشفشانم در دل آن ماده کوهی که
چون سنگ تیپا خوردهای دنبال تسکین است
در من فقط یک چیز را از پا درآوردند
آن دامنی که مضحک و گلدار و چینچین است
موارد بیشتر
شنبهها با شعر (شعری از امیرحسین تیکنی)
شنبهها با شعر (شعری از شاهین شیرزادی)
شنبهها با شعر ( شعری از نگین فرهود )