شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از هادی طیطه
من زمزمهی برگی را
که بارش مرکبی بود از تنهایی وُ خلوت
وَ تفسیر افتادن وُ فروتنی را میدانست، شنیدهام
شنیدهام در روستای حور
جاذبهام به سقوطِ سفر یعنی صعود میخواند
در روستای حور
میان انبوهِ مسافرانِ علف وُ گاو
مشتی ماسهی تنهایی دارم وُ
قدری خاک خلوت وُ
رنگی گریخته از طرح آب
تا خشتی کنم از برای دیوار درخت
درخت که نام اجدادمان
حضرت اندوه بود.
باور نمیداری اگر
به وسعت چِرای نور از طعام تاریکی
تاریکیی قشنگ
فاصله بیاور
تا انتهای تنهایی مرا ببینی.
باور نمیداری اگر
واجهای زیادی را از خلوت دزدیدهام
و در کنار جد خود، اندوه پیر
نهان داشتهام
پس گوشی بیاور که گوشه را میداند
و چشمی که چشمه را نیز
تا حرفهای خالی از آب را نگریسته باشی
مسافر که شدی
زنبیلی بیاور
من به اندازهی موهای جد خود
میوهی تنهایی دارم
میوههای فاصله وُ تاریکی
میوههایی که اگر چه زبانشان خاموش
زنبیلی بیاور
تا جیبهاتان نیز از عطر تاریکی وُ میوه سرشار باد
موارد بیشتر
شنبهها با شعر (شعری از حامد اینانلو)
شنبهها با شعر(شعری از مسعود اصغرنژاد بلوچی)
شنبهها با شعر (شعری از پریسا امامی)