اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از زندهیاد شاعر معاصر
محمدحسن مرتجا(۱۳۴۳_۱۴۰۱)
.
اصلن فکر نکرده بودم
این که طنین و صدای تو را بنویسم
به کجاها که برنمیخورد؟!
فکر نکرده بودم
برخورده است از استخوان و پوست تا دوست
برخورده به سینهای رها در هوا
که جمع کردهام
بگذارم در جناغ کمان سینهام
و زه را بکشم
به نشان این همه گرفتنی و ماندنی…
این جا سکوت انتهای هر شیی
به متن چهار عناصر برمیگردد
و به آدم
که بر لبههای لبها به شکلی اغواگر از حروف
ایستاده است
نه معناها که تیرهایی به خطا رفتهاند
بله… گفتم… آدم
همین که میتوانم
دم را از او کنار بزنم
و جایش بنشینم
وتو را برای آتشبازی با
“ا”
صدا بزنم
بایست… بایستیم
و شعلههایت را کمند کن
شاید کلیدی که عمق به عمق میچرخد
از اشارهی ما نیز بگذرد
و دف و آوازی که دست و دسته از پوست و رویمان
اما پیش از این
از سرایت تکثر این همه – برخورده
نگو
آدمی هست و همین جمجمه
و صف کشیده دنیا روبهروم
چون جمعهای ابدی…
.
موارد بیشتر
شنبهها با شعر (شعری از علی باباچاهی)
شنبهها با شعر (شعری از مریم صفری)
شنبه ها با شعر (شعری از رزا جمالی)