خانه‌ی جهانی ماه‌گرفتگان

مجموعه مستقل مردم‌نهاد (NGO)

شعری از زینب فرجی

اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی

شعری از زینب فرجی

آیا می‌توانستیم
با هر مسافری که از قطار پیاده می‌شد
مسیر بازگشت به انتهای گناه را بپرسیم
آیا در حد توان ما بود
که چمدان‌های خالی‌شان را
پُر کنیم
از گل‌هایی که به دیوار می‌چسباندند
اما آن گل‌ها هیچ باغچه‌ای را برای زندگی نمی‌پذیرفتند
جز باغچه‌ای که
رگ‌هایش در حیاط خانه‌ی ما
متورم شده بود
آیا ایستگاه به ما که با دستمال
سری را بسته بودیم بلیط می‌فروخت؟
اگر بهینه مصرف کنیم
و با آه‌ها
آهوی گریزپایی را به دام بیندازیم
بخندیم
به چیزهایی که توان بردنش را
به انباری کثیف و نمور نداریم
و بگرییم
درشبی که بهار از سینه‌ی مادران آفتاب
بیرون می‌خزد
تلاطم چشم‌هایت را بیرون در می‌گذاریم
و با جزر و مد خیال خام تو
آشیانه می‌سازیم
در ورطه‌ی خاموشی به سر می‌بریم
انقباض دست‌هایی که دور کمرمان
قفل می‌شد را
باید احساس می‌کردیم
همدیگر را ببوسید
با هر سوت قطاری که می‌شنوید آرایش کنید
شاید ریل‌ها ما را
به میخانه نفرستند ومست از گل لاله بگویند.

زینب_فرجی

اشعارمنتخبدر_سایت

سمیه_جلالی

فصلنامهمطالعاتیانتقادیماهگرفتگی

خانهجهانیماه_گرفتگان