شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از نرگس دوست
ای حوصلهی بلند
خدای نخلِ تلخ من کجاست!؟
ای آه
ای راه
به یاد آر شتکزدن شاخهها را در شب
که خدای ماهِ رنجور
در نور مُرده!
ای خدای شاخههای خشک و خُرد
به دشواری آن نخلِ بالا بلند خرما
تو را میخواستم!
تو اما
خدای مُلاها بر منبرِ چوب و سنگ بودی
نه اَندوه شاخههای معصوم و مغموم وتن
که از سیاهی انگور میآید
من اینجا از شدتِ رنج نخل
گاه صورت باد را به بیابان بردم و خاک برداشتم
گاه در برهنگی آبها گریه کردم.
حالا برای تو چه فرق میکند آهِ من
وقتی لال و بلالی در لالهی گوش لیلی!
لیلی در آفتاب سیاه و سُرخ جنوب
کشته شد
و تهران ناگوار برف بارید
تهران ناگوار برف بارید
تا ته رانِ تبریزِ خونی وتن
آه میبینی در قامت تاریکی
سوراخ سُنبههای کرهی تن را یا نه؟
ای خدای دُب اکبر
سوراخسُنبههای ستارهها
ربطی به دهان مرگ ندارد
باید از گاف فتنهی شب برخیزی
مثل دو دست من به وقت قامت قنوت
که دیگر از این دعای آبی
در آسمان نیلی
کاری بر نمیآید
آری، آری دیگر هی نشتابم
به سوی رستگاریِ خار و خشم،
باد در رستگاری گُلهای وتن مُرد
آه شاخه مُرد!
راستی ای ماه
مزارِ مردگان ما کجاست؟
آیا خدای آبی
رازِ برهنگی نرگسان را
در سفید و زردها میداند یا نه؟
نه
نه
به وقتِ ناله، نخل غمگینی را دیدم
که وقتی سر بر خاک نهاد
خدای شاخهها را خُرد کرد!
موارد بیشتر
نگاهی به یکی از شعرهای دفتر شعر “خونآفرودیت” اثر طلوع جهانشاهلو ( عباس شکری)
نقد و تحلیل بر شعری از سمیه جلالی (حامد معراجی)
نقد کتاب شعر نسترنهای زخمی اثر خانم محبوبه ابراهیمی (جعفر محمدی واجارگاهی)