ارتقاء صلاحیت میانفرهنگی هنرمندان مهاجر بر اساس نظریۀ میلتون بنت
(نمونۀ موردی آثار ارغوان خسروی، هنرمند مهاجر ایرانی)
نگارندگان: حامد پورعلی، مهدی کشاورز افشار، مریم ابراهیمیان
حامد پورعلی
دانشآموختۀ پژوهش هنر و مهندسی عمران
پژوهشگر هنر، طراح، نقاش و مدرس هنر تجسمی
عضو انجمن توسعۀ هنر تجسمی معاصر ایران
*
مهدی کشاورز افشار
دکتری پژوهش هنر
استادیار پایه پنج گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس
*
سیده مریم ابراهیمیان
دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر
مدرس کالیگرافی، نقاشیخط و تاریخ هنر ایران و جهان
خلاصه
از جمله مواردی که در ارتباط با مسائل بینافرهنگی مهاجران مطرح است، این امر است که در برخی موارد مهاجران با فرهنگ جامعۀ میزبان به راحتی ادغام نمیشوند و ممکن است با فرهنگ میزبان در مراحلی مانند تقابل یا تضاد از دیدگاه نظریۀ بنت نیز قرار گیرند. پژوهشهای صورتگرفته نشان میدهد هنرها در پذیرش و ارتقاء صلاحیت میانفرهنگی اهمیت دارند. در این پژوهش با بررسی آثار یکی از این هنرمندان نقاش به نام ارغوان خسروی به دنبال بررسی این امر هستیم که ارتقاء صلاحیت میانفرهنگی هنرمندانی که از ایران به کشوری دیگر مهاجرت کردهاند، به چه صورت قابل شناخت است و در چه حوزههایی در آثار او بازنمود دارد. همچنین شاخصههایی را ارزیابی میکنیم که تبیینکنندۀ ارتقاء صلاحیت میانفرهنگی این هنرمند در آثارش از طریق تجربههای هنریای است که داشته است.
کلیدواژه: صلاحیت میانفرهنگی، ارغوان خسروی، هنر هیبرید، بینافرهنگی
مقدمه
گاهی پس از آنکه مهاجرت اتفاق میافتد، مهاجران با فرهنگ جامعۀ میزبان ادغام نمیشوند و ممکن است با فرهنگ میزبان در مراحلی چون تقابل یا تضاد از دیدگاه بنت[1] قرار گیرند. در حالی که لازم است مهاجر در جامعۀ مقصد، درک و توانش میانفرهنگی داشته باشد تا بتواند از دریچۀ چشم آنها نیز به جهان نگاه کند و ارتباط میانفرهنگی خود را ایجاد کند. یکی از راههایی که میتواند این امر را میسر کند، هنر است. پژوهشهایی صورت گرفته است که نشان میدهد هنر در پذیرش و ارتقاء صلاحیت میانفرهنگی اهمیت دارد. در پژوهش پیش رو بر آنیم تا بررسی کنیم به چه صورت ارتقاء صلاحیت میانفرهنگی یکی از هنرمندانی که از ایران به کشور دیگر مهاجرت کرده، قابل شناخت است و این امر در آثار او تا چه اندازه و به چه صورت بازنمود داشته است. برای این تحقیق ارغوان خسروی به عنوان هنرمندی با مؤلفههای یادشده در نظر گرفته شده و موارد تحقیق بر آثار او متمرکز شده است.
ارغوان خسروی (زادۀ ۱۳۶۳ ش، شهرکرد، ایران)، در استمفورد، واقع در ایالت کانکتیکات زندگی میکند. وی پس از اتمام برنامۀ هنر استودیو در دانشگاه برندیس، مدرک MFA را در نقاشی از دانشکدۀ طراحی رود آیلند دریافت کرد. خسروی قبلاً مدرک کارشناسی گرافیک را از دانشگاه آزاد تهران و مدرک MFA را در رشتۀ تصویرسازی از دانشگاه تهران گرفته بود. او، هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی در نمایشگاههای انفرادی در موزۀ هنر کریر، منچستر، ونیز و بسیاری دیگر از گالریها و نمایشگاههای مطرح در دنیا شرکت داشته است. وی در سال 2019 م جایزۀ نقاشان و مجسمهسازان بنیاد جوآن میچل را دریافت کرد و در سال 2017 م بورسیۀ والتر فلدمن را به دست آورد. در تارنمای شخصی وی دربارۀ آثارش این توضیح آمده که او به بررسی زیباییشناختی نقاشیهای مینیاتوری ایران باستانی میپردازد؛ نقاشیهایی که در ابتدا برای تصویرسازی متون فولکلور استفاده میشدند. همچنین اشاره شده است که به طور معمول، تنها زنانی که آن نوع از نقاشی را به تصویر میکشند، نقشی فرعی دارند و فاقد عاملیت و اهمیت اجتماعی هستند. نقاشیهای خسروی نگاهی آگاهانه به این موضوع دارد که چگونه نظام ارزشی منتقلشده توسط آن شمایلنگاری همچنان به شکلدهی به سیاست جنسیتی ایران امروز ادامه میدهد (https://b2n.ir/g94482).
صلاحیت میانفرهنگی
شایستگی بینافرهنگی یک مهارت کلیدی برای تعامل با افراد با پیشینههای فرهنگی مختلف است. مک دونالد[2] در مورد روشهایی که «گفتمان سوم» در حوزۀ مطالعات بینافرهنگی شکل میگیرد، تحقیق کردند. آنها ابتدا به بررسی انتقادی مفهومسازیهای مستقل از «فضای سوم» و دیگر استعارههای «سوم» در آموزش زبان پرداختند، سپس از تکنیکهای تجزیه و تحلیل پیکره برای تجزیه و تحلیل مجموعهای از مقالات تحقیقی از مجلات برجسته در این زمینه استفاده کردند که در آن اصطلاحات «فضای سوم»، «محل سوم» و «فرهنگ سوم» را بررسی کردهاند (MacDonald, 2018: p1). اتحادیۀ اروپا در سال 2014 م گزارشی را دربارۀ نقش هنرهای عمومی و مؤسسات فرهنگی در ارتقاء تنوع فرهنگی و گفتگوی بینافرهنگی ارائه کرد که در آن به چالشهایی در اروپا پرداخته شده که در اثر تنوع فرهنگی ایجاد شده است؛ اگرچه به این واقعیت هم اشاره شده که تنوع فرهنگی خود باعث غنای فرهنگی میشود. در این گزارش موارد متعددی دربارۀ گروههای مختلفی (از جمله مهاجران و غیرمهاجران یا اقلیتهای قومی و ملیای) که در کنار هم زندگی میکنند، آمده و گفته شده تنشهای ناشی از این امر ممکن است انسجام اجتماعی و در عین حال «پروژۀ اروپایی» را در معرض خطر قرار دهد. موضوعات مورد بحث نه تنها اجتماعی و اقتصادی، بلکه اغلب نمادین و فرهنگیاند. این گزارش تأکید دارد که رشد تنوع در اروپا، واقعیتی فرهنگی است که باید در سطح فردی و جمعی مورد توجه قرار گیرد (UNION, 2011-2014: p5).
همچنین در پژوهشی دیگر، هوانگ، از نقاشی به عنوان تجربۀ بین فرهنگی دانشجویان در دانشگاهی در بریتانیا با هدف «کشف تخیل به عنوان منبع روششناختی دانش» بهره برده است. او تخیل را به عنوان منبعی روششناختی برای محققان بررسی کرده و برای این کار نشان داده است که چگونه از دو شیوۀ متفاوت در نقاشی، یعنی نقاشی کارتونی و سبک آزاد، برای تسهیل چنین فضای تخیلیای به منظور درک معناسازی دانشآموزان در مورد تجربۀ بینافرهنگی استفاده میکند (Huang, 2020: p1). تحقیق میلتون بنت نیز یکی از تحقیقات بسیار قابل استناد در بررسی صلاحیت میانفرهنگی شناخته میشود. بنت در تحقیقی به این موضوع که چرا برخی افراد در برقراری ارتباط از طریق مرزهای فرهنگی بسیار بهتر به نظر میرسند، در حالی که دیگران اصلاً پیشرفت نکردهاند، پرداخته است. وقتی جامعۀ مورد مطالعۀ او از نظر بین فرهنگی صلاحیت بیشتری پیدا کردند، تغییر عمدهای در کیفیت تجربۀ آنها رخ داد. بنت این امر را حرکت از نژادپرستی به قومگرایی نسبی نامیده است (Bennett, 2004: p2). مؤلفههای دستیابی به چنین کیفیتی که میلتون بنت از طریق آثار بصری مطرح کرد، از جمله مواردی است که در این پژوهش ارزیابی خواهد شد.
بر اساس این نمودار، مراحل از انکار تا ادغام فرهنگی از دید بنت شامل شش مرحله است؛ به گونهای که شخص در حالت انکار، وجود فرهنگ دیگر و طبیعتاً ویژگیهای فرهنگی آن را رد میکند، اما در حالت ادغام حتی از سازگاری فرهنگی نیز فراتر میرود و نتیجۀ منحصربهفرد و جدیدی حاصل میشود.
- بررسی ویژگیهای بصری
آثار خسروی با بهرهگیری از بستر سنّت بصری ایران و استفادۀ مکرر از موتیفهای هنر ایرانی، همزمان دارای ویژگیهای سبکی متعدد از هنر اروپایی نیز هست که با توجه به پیشینۀ تحصیلی هنرمند، این امر دور از تصور نیست. در توصیف نقاشیهای خسروی به نقل از تارنمای شخصی وی آمده است: «بارزترین ویژگی بصری نقاشیهای خسروی چندبُعدی بودن آنهاست. این آثار ساختهشده از داربست پیچیدهای از پانلهای چوبی برشخورده و رنگشده، تجربۀ ادراکی دائماً در حال تغییر را ارائه میدهند» (https://b2n.ir/g94482).
در ادامه دو اثر از آثار این هنرمند ارائه میشود.
البته اصطلاح چندبُعدی بودن در اینجا، شامل دو دیدگاه معنایی و فیزیکی میشود. به نظر میرسد هنرمند اصطلاح چندبُعدی بودن را از نظر فیزیکی مد نظر قرار داده است؛ به گونهای که آثار از سطح دوبعدی نقاشی خارج شده است و ما با احجام سهبعدی مواجهیم. حال چنانچه بخواهیم از منظر معنایی به آثار او نگاه کنیم، رویکرد وی به هنر زنان و نقش زن در آثار او بسیار مشهود است؛ به گونهای که میتوان آن را از ویژگیهای اصلی آثار او برشمرد؛ چراکه کمتر اثری از او هست که نقش زنانه در آن نباشد و یا این نقش کمرنگ باشد. علاوه بر این، خسروی از عناصر معماری ایرانی نیز بهخوبی برای ایجاد ترکیببندیهای جدید بهره میگیرد و گریز عامدانه از ترکیببندیهای کلاسیک هنر اروپا و حتی ایران در آثار او مشاهده میشود. در نهایت، همانطور که گفته شد، او به این ساختارشکنی بسنده نمیکند و از قالب دوبعدی بوم بیرون میآید و ترکیبهایی را ارائه میدهد که در فضای بینابین نقاشی و حجم قرار میگیرند.
از دیدگاه فرمیک، در بسیاری از آثار او میتوان عناصری مانند بمب، موشک و مواردی از این دست را در برابر لطافت زنانه مشاهده کرد. در استفاده از پالتهای رنگی نیز آنجا که به معماری ایران مرتبط میشود، رنگهای خاکستریای را که به واقعیت معماری ایرانی نزدیکند، برمیگزیند. در مقابل، از پسزمینههایی که نقش زن را هویدا میکند، بهره میبرد و حتی در بسیاری موارد در پوشش زنان، از رنگهایی با درخشندگی بالا به منظور ایجاد جذابیت بصری برای مخاطب استفاده میکند. میتوان گفت آثار خسروی بهراحتی در دستهبندیهای موجود قرار نمیگیرند. با این حال، ویژگیهای سوررئالیستی و سمبلیستی در ترکیب با هنر ایرانی، همزمان در آثار او مشاهده میشود.
همانگونه که مشاهده میشود، در سمت راست تصویر، با طاقهای متداول در معماری ایرانی مواجهیم و در سمت چپ تصویر نیز میبینیم که از آنها در ترکیبهای بصری استفاده کرده است؛ حال آنکه ترکیب این عناصر با بمب و نوع ترکیببندی متفاوت تصویر، از موارد قابل مشاهده در سنّت تصویری ایرانی نیست.
- زمینههای خلق آثار
زمینۀ خلق آثار خسروی با توجه به رویکرد او، بسیار تحت تأثیر اوضاع روز جامعۀ ایران است. با وجود اینکه او در نیویورک زندگی و کار میکند، کماکان واکنشهای اجتماعی و سیاسی به اوضاع جامعۀ ایرانی در آثارش مشاهده میشود. در عین اینکه از هنر ایرانی و موتیفهای تزئینی آن به شیوههای مناسب بهره میبرد، به هر اندازه که مناسب بیان او باشد، از ترکیب این موتیفها با بیان معاصر خود استفاده میکند. در تصویر زیر نمونهای از بهکارگیری عناصر گل و مرغ و عنصر کبوتر که به صورت نمادین به کار گرفته شده است، مشاهده میشود.
همچنین همانگونه که پیشتر نیز مطرح شد، خسروی از پلانبندی نگارگری ایرانی در تجربیات بصری خود به طور مکرر استفاده میکند. برای نمونه، میتوان به سمت راست تصویر فوق اشاره کرد. نوع ترکیب و پلانبندی در این اثر تحت تأثیر نگارگری ایرانی است. همچنین پرسپکتیو بهکاررفته در این پلانبندی ابداً از نقطۀ گریز خاصی ـ به شیوۀ اروپایی آن ـ پیروی نمیکند. خطی یکسوم تصویر و چهرۀ زن را قطع کرده که این عمل در اصول نگارگری کلاسیک ایرانی جایی ندارد؛ در عین حال، ویژگیهای این تصویر در اصول تصویری کلاسیک غربی نیز نمیگنجد.
- ارجاعات معنایی
در برخی آثار خسروی با پنجرهای گشوده که در پسِ آنها یک زن قرار گرفته و همچنین میلههایی که بیشباهت به میلههای زندان نیستند و نیز کلافی تیرهرنگ که به دستها پیچیده شده است، مواجهیم. در تارنمای شخصی او در این باره آمده است: «نقوش بصری مانند ستونهای سیاه، موشکها و قفسها به سیستمهای اقتصادی و سیاسی فاسد اشاره میکنند؛ در حالی که بدن زنان اغلب به صورت غل و زنجیر شده یا با دهان بسته به تصویر کشیده میشود» (https://b2n.ir/g94482). برای نمونه، در تصویر زیر شاهد نوعی بیان سمبلیک از زنی هستیم که چشم او با پارچهای سفیدرنگ بسته شده و بر فراز پنجرهای مزیّن به طاق ایرانی نیز پرچم سفید رنگی افراشته شده است. در این میان، زبانههای آتش از پایین اثر به بالا سرایت میکند و بیم آن هست که شعلهها زن را بهرغم پرچم صلح فرابگیرد.
همانگونه که مشاهده میشود، خسروی توانسته است در ترکیببندی آثار خود به نوعی بیان نمادین که ماحصل ترکیب بسیاری از موارد در تصویر است، دست یابد. حال آنکه تصویر نهایی، حاکی از بیان جدیدی است که در گفتمان معاصر غرب نیز جای جدید برای خود باز کرده است و در بسیاری از گالریها و موزههای مطرح دنیا مخاطبان غیرایرانی بسیاری نیز دارد. این امر میتواند نشاندهندۀ طی شدن مراحل پذیرش و ادغام در او باشد که به نوعی در آثارش متجلی شده است.
- بحث و جمعبندی
ادغام نشدن مهاجران با جامعۀ مقصد از جمله مواردی است که مهاجران همواره با آن روبهرو هستند. از منظر تئوریهای مرتبط با مطالعات بینافرهنگی و با توجه به یکی از مهمترین آن نظرات، با عنوان نظریۀ میلتون بنت، مهاجران در مراحل اولیه با تقابل و تضاد با فرهنگ میزبان روبهرو میشوند و این امر بین مهاجران و جامعۀ میزبان در بحث روابط، به صورت دوسویه دیده میشود. هنر از جمله مواردی است که میتواند این تضاد را به سمت پذیرش و ادغام پیش ببرد و این پذیرش به مرور در آثار هنرمند به شیوهای بارز نمود پیدا میکند و تبدیل به امری یکپارچه میشود که در واقع از هیبرید دو یا چند پارادایم در حوزۀ زیباییشناسی به وجود آمدهاند. در این مقاله با بررسی برخی از آثار ارغوان خسروی به این نتیجه رسیدهایم که این هنرمند توانسته است از این مرحله عبور کند و از هنر به عنوان ابزاری برای خلق آثاری که ویژگیهای منحصر به فرد دارد، استفاده کند؛ در عین اینکه او در آثار خود از دو نوع گفتمان زیباییشناسی که عبارت است از گفتمان زیباییشناسی ایران و گفتمان زیباییشناسی غربی نیز بهره برده است.
منابع:
- Bennett, M. J. (2004). BECOMING INTERCULTURALLY COMPETENT.
- Huang, Z. M. (2020). “Exploring imagination as a methodological source of knowledge: painting students’ intercultural experience at a UK university.”
- MacDonald, M. N. (2018). The discourse of ‘thirdness’ in intercultural studies. Language and Intercultural Communication.
- UNION, E. (2011-2014). REPORT on THE ROLE OF PUBLIC ARTS AND CULTURAL INSTITUTIONS IN THE PROMOTION OF CULTURAL DIVERSITY AND INTERCULTURAL DIALOGUE
[1] . Milton Bennett
[2] . McDonald’s
موارد بیشتر
نقش فیلسوف و وظیفهاش در تقابل با آثار هنری (آیدین آریایی)
نگاهی به سرگذشت شاهکارهای هنری در گذر زمان
تأثیرات عوامل اجتماعی بر هنر