شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر: سمیه جلالی
شعری از سعید آرمات
علفی دست بچه ی علفی می گیرد
نمی پرسد نامش را
اسمش علف حوالی
می چراندش
می چرخاندش توی هوا
هر روز
براش لالایی با صدای باد می وزاند
براش روروک رنگی پنگی
می برد بالا تا پای کوه
یک بار هم به شکل زنی هزار ساله
علف-بچه ای را متشنج و تشنه
از لب جویی تا دم عطاری برد
جوشانده خنکی در گلویش ریخت
سه شب کنارش...
یک شب آواز زهره در گوشش …
یک شب افتیمون در نافش…
یک شب پستان در دهانش…
مکید و علف علف هوشیاریش به سطح زمین رسید
تا بعد که کنارِ در زنگ زده ی خانه شان کاشت
تا بعد از آن خانه رفت
تا بعد
علف از غصه پیچید به در
دنبال بزی دوید به بزمجه ای رسید!
کارش به گیاه گره خورده بود
رفته بود پای گُلی
سرو سردی
پای سرو هسته خرما دیده بود
خوشه خوشه خرما از سرو بریده بود
وقت رسیدن توی خورجینش
اشک اشک صورت های خیس و یخ زده آورده بود
برای ما و سال های ما و علف ها و آتش های ما
با آن صورت ها کار و کارد تراشیده بود
بچه بودم
دست کردم یک بار در حفره ی کوه یک بار توی شکمم
یک دسته موی هزار ساله
کشیدم بیرون کشیدم بیرون کشیدم بیرون
موی سنگ بود
فرو رفته در گلوی ساجده ی کوه
به خطی غریب
روی هزاران تا و تار مو نوشته بود :
«ساجده کشمیری که چیز عجیبی نیست.»
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#سعید_آرمات
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان

موارد بیشتر
شنبهها با شعر(شعری از عارف معلمی)
شنبهها با شعر(شعری از گویا فیروزکوهی)
شنبهها با شعر (شعری از محمدعلی حسنلو)