دوشنبهها با نقد و پژوهش منتخب در سایت
تلخیص در داستاننویسی
تعریفی روشن و کاربردهای روایی
✍ مریم ایجادی
مقدمه
تلخیص، یکی از ابزارهای مؤثر در روایت داستانی است که به نویسنده کمک میکند تا بدون پرداختن به جزئیات غیرضروری، روایت را منسجم، روان و هدفمند پیش ببرد. درک صحیح از زمان و جایگاه استفاده از تلخیص، میتواند نقش مهمی در ایجاد ضربآهنگ مناسب، تمرکز روایی، و افزایش اثرگذاری داستان داشته باشد. این مقاله به تعریف تلخیص، کارکردهای آن، تمایز آن با صحنهپردازی، و نکات کلیدی در کاربرد درست آن میپردازد.
تعریف تلخیص در داستاننویسی
تلخیص در داستاننویسی به معنای خلاصهسازی و فشردهسازی اطلاعات، رویدادها یا گذر زمان در بستر روایت است. برخلاف صحنهپردازی که بر نمایش لحظهبهلحظهی کنشها و احساسات تمرکز دارد، تلخیص بیشتر حالت گزارشگونه دارد و نویسنده در آن، اطلاعات را بهطور مستقیم و موجز در اختیار خواننده قرار میدهد.
مثال: «ماهها گذشت تا دوباره توانست خودش را جمعوجور کند و به سر کار برگردد.»
Ø موارد کاربرد تلخیص
تلخیص در موارد متعددی به کار میرود که مهمترین آنها عبارتند از:
1. عبور از زمانهای مرده یا کماهمیت
برای مثال، گذر چند هفته یا ماه که اتفاق مهمی رخ نمیدهد:
«سه ماه در سکوت و بیخبری سپری شد.»
2. ایجاد ریتم و ضربآهنگ
تلخیص میتواند با حذف جزئیات غیرضروری، به شتاب روایت کمک کند و از سنگین شدن آن جلوگیری نماید.
3. جمعبندی یا مقایسهی روندی در طول زمان
برای اشاره به تحولات در روابط یا شخصیتها:
«مدتها گذشت و دوستیشان از تماسهای گهگاه به پیامهای رسمی محدود شد.»
4. عبور از اتفاقات تکراری یا کماثر
مانند روزمرگی، کارهای اداری یا هر اتفاقی که در مسیر اصلی داستان تأثیر خاصی ندارد.
5. تمرکز بر صحنههای کلیدی
استفاده از تلخیص در بخشهای فرعی، اجازه میدهد توجه خواننده و انرژی نویسنده بر لحظات حساس و صحنههای تأثیرگذار متمرکز شود.
6. مرور گذشته شخصیتها
در مواردی که نیاز به ارائه اطلاعاتی درباره گذشته شخصیت وجود دارد، بدون آنکه این اطلاعات بخشی از روایت فعال داستان باشند:«در کودکیاش، بیشتر وقتش را در خانهی مادربزرگ گذرانده بود؛ خانهای قدیمی در دل کوه.»
تفاوت تلخیص و صحنهپردازی (Telling vs. Showing)
– ترکیب متعادل این دو شیوه، از نشانههای روایت مؤثر و پخته است. تلخیص بهتنهایی خشک و بیروح میشود و صحنهپردازی مداوم، ممکن است ضربآهنگ روایت را کند و خستهکننده کند.
Ø مواردی که نباید در آنها تلخیص کرد
تلخیص در صحنههای زیر توصیه نمیشود:
لحظات احساسی یا بحرانی صحنههای مربوط به رشد شخصیت یا تحول رابطهها موقعیتهایی که تنش، تعلیق یا درگیری ذهنی شخصیت باید مستقیماً به مخاطب منتقل شود.
در چنین مواردی، صحنهپردازی دقیق و تصویری باید جایگزین تلخیص شود تا تجربه حسی و عاطفی خواننده تقویت گردد.
مثال ترکیبی: استفاده همزمان از تلخیص و صحنهپردازی
«دو ماه از رفتنش گذشت، بیهیچ خبری. غروبها کنار پنجره مینشست و لیوان چای سردش را بیحرکت در دست میگرفت.»
جمله اول: تلخیص جمله دوم: صحنهپردازی
Ø مزایای کاربرد مناسب تلخیص
افزایش روانی و ضربآهنگ روایت صرفهجویی در حجم و پرهیز از زیادهگویی حفظ تمرکز داستان بر رویدادها و صحنههای اصلی کاهش خستگی مخاطب در برابر جزئیات کماهمیت
Ø خطرات استفادهی بیشازحد از تلخیص
کاهش درگیری احساسی مخاطب با شخصیتها افت کشش داستانی و حذف تنشها محدود شدن تصویرسازی و تجربهی ذهنی مخاطب
o نتیجهگیری
تلخیص، ابزاری مهم و کارآمد در روایت داستانی است که به نویسنده امکان میدهد از زمان، انرژی و توجه مخاطب بهترین استفاده را ببرد. با اینحال، بهرهگیری هوشمندانه از آن نیازمند شناخت دقیق صحنهها، نقاط عطف و لحظات کلیدی است. داستان موفق، داستانی است که تعادلی ظریف و آگاهانه میان تلخیص و صحنهپردازی برقرار کرده باشد؛ تعادلی که هم اطلاعات را منتقل کند و هم حس را.
#یادداشت
#مریم_ایجادی
#تلخیص_در_داستان_نویسی
#نقد_و_پژوهش_های_منتخب_در_سایت
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
موارد بیشتر
نقد و پژوهش منتخب در سایت(مقاله پژوهشی “سکوت در اندیشهی ساموئل بکت” ✍امیرحسین رضایی)
نقد و پژوهش منتخب در سایت(یادداشتی بر داستان اگزما نوشته مرداد عباسپور✍مژگان ساجدی)
نقد و پژوهش منتخب در سایت(نگاهی به داستان کوتاهِ «من جیغ زنان ایل بودم»✍نازنین هوشیاری)