شنبه‌ها با شعر(شعری از محمد توکلی‌کوشا)

 شنبه‌ها با شعر

اشعار منتخب 

به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی

شعری از محمد توکلی‌کوشا

 

از طفل گلو

فراتی جوشیده

اسبی چموش

دست برده بر گیسویی رها

گربه ی خاطره را

موشی پیر جویده

بادندانهایی مصنوعی

دوخورشید

سربرهنه برآمده اند از کوهسار

ساری پریده از کوهی لخت

کوسه ی شب را

گرفته به منقار

جغدی کلافه

برشریعه ای  ششماهه

 

لبهای تو حکم اَلاَمان بود

دست که می بردی برآن

کندو می شدی

گل همیشه بهار می شدی

 

ای مشک سوراخ

از دهان تیر سه شعبه آب می خورَد

علمدار دست هات در کدام کوچه زمین گیر شد

که باد اینگونه زوزه می کشد

بر حوالی گودی خالی

پوریای ولی

کمر خم می کند

زیر تختی

که موریانه ی سلیمان بود

ذوالجناح ابروت را چه کسی به خونابه نشست؟

ای انگشت تو اشاره می کند

بلوطها بارور می شوند

سنجاب آب می خورد

از جنگلی که سوخته

قاضی شریح چشم های تو حکم دیگری داشت

 

از طفل گلو

ساری پریده

بر مشکی سوراخ

که زوزه می کشد

برجنگلی سوخته

 

 

لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماه‌گرفتگی:

https://t.me/MAHIGOOLI

 

#محمد_توکلی_کوشا

#اشعار_منتخب_در_سایت

#سمیه_جلالی

#شنبه_های_شعر

#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی

#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان