شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از فارد قربانی
باید
پیچیده در شکلی از ابریشم
تو را بند میکردم دور گردنم
و در تظاهرم ظاهر
تا همه میدانستند بیعقل نبودم
شکنجهای نحیف بود انداختن دِیلم در قلبت
و تزریقهای سِر کننده
که از پا دربیایی به جهان
در ظرف زباله
آتش که میزد
پنهانها را درود میگفتم
و دروغ که این نیز کشیدهایست از خون
در التفات غریبهای محزون
با لباسی سفید
لعنت به غمهای سیاه
لعنت به تابوت
تو میروی که تنها بمانم
و دَنگ در تاریکی
مشتم را بکوبم به دهان بعدت
تو میروی که اکنون باشم
و در چله بنشینم جنون را
در میانهی کنج
نه!
هرگز
نه!
هرگز
زیبا نبودی اما یادم تو را فراموش نخواهد شد
که از یاد بردم قتلت را در خیابان
در چرخهی عمر و اسکناس
در منگی
میترسم
که حرف نمیزنند دکترها
و تاب ضجه را فرو میبرند در مته
در گور با امضا
میترسم
که درخت به عزایم بنشیند
برای برگ افتاده
میترسم نامحترم بمیرم
بدرود دندانکم
بدرود دندانک بیعقلم
بدرود ای نامراد
باید
تو در دارالمجانین میماندی
تا من فرار میکردم
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#فارد_قربانی
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
موارد بیشتر
شنبهها با شعر(شعری از زندهیاد عبدالرضا فریدزاده)
شنبهها با شعر(شعری از نازنین نظامشهیدی)
شنبهها با شعر (شعری از رسول رضایی)