شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از صوفیا آهنکوب
جز چشمها
دستهای منند که سر سپردهاند
و پرندگان را در نیمهی دیگرم پنهان میکنند
از هر پرنده
یکی در نیمهی تنهاتر
در جنونِ زخمی که بروید
و حرف را از میان دو درخت
به جویهای فراموشی بسپارد
به خوابم بیا
پیش از آنکه دست
در رنگهای خون قرائت شود
و آن لحن مردد بیفتد در دهان گیاه
پیش از کبودیهای پراکنده
در تاریکترین وقت بهمن
حالا که سرخ در شانههای برف،
خواب رفته است
به خوابم بیا
و در سرمای معطلِ خیابان
دستهای گزندهات را شروع کن
شاخهای نرم پیچیده با تارهای گلو
که این رنج تنها با نگفتن مبارک میشود
من از این دهانِ بسته بارها پریدهام
به ناگهان
که بسوزد هیزمِ تَر
و آن هلال نارنجی در آخرین شب دیدار
که کسی از تن رها میشد
و کسی سوز مفاصلاش را
به تو نشان میداد
هیاهو از ما میگذرد
و در چشمِ آب میشکند
در دو فاصله
با دو عمق طولانی
تشنگی معنای سپردن است
برای آنکس که صبح را دانسته
و از شب
به شکاف سری گریخته،
تاریخِ ابتلا همیشگیست
جز همین چهرههای تاریک
از درختی شکسته
به درختی
و جز دستهای سرسپردهات در باد
چیزی به یادمان نخواهد ماند.
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#صوفیا_آهنکوب
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
موارد بیشتر
شنبهها با شعر (شعری از ژاله زارعی)
شنبهها با شعر (شعری از صحرا دانایی)
شنبهها با شعر (شعری از فارد قربانی)