فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی
سال دوم/ شمارۀ هفتم/پاییز ۱۴۰۳
مطالعات تخصصی اندیشه و فلسفه
از فلسفه هیپنوتیزم تا هیپنوتیزم فلسفی
✍️دکتر حسین علیان
با همکاری زهرا پاکپرور
فلسفه گاه مطلق است و درباره موجود و کیستی آن صحبت میکند و به مسائلی همچون وجود خارجی و وجود ذهنی، وجود واجب و ممکن و ممتنع و مواردی از این دست میپردازد و گاه به صورت فلسفه مضاف، دانشی است که پیرامون مضافالیه خود بحث روشمند میکند و به تحلیل و تعریف و توصیف آن میپردازد؛ مانند فلسفه هنر، فلسفه زبان، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی، فلسفه دین، فلسفه حقوق و…
در رویکرد فلسفه مضاف آن دانش با رویکردی عقلی تحلیل شده، گستره آن مشخص میشود و با روشی خردمندانه و تاریخی به صورت فرانگرانه مورد ژرف کاوی قرار میگیرد.
در این نوع نگاه فیلسوف از بیرون آن دانش به آن مینگرد و نگاه راهکاری و توصیهآمیز ندارد.
Philosophy بهمنظور تمایز نوشتاری بنا به پیشنهاد ریچارد دروتی با P بزرگ به معنای فلسفهی مطلق است و با p کوچک به معنی فلسفهی مضاف.
در این جستار به فلسفه هیپنوتیزم پرداخته میشود و در ادامه بهنوعی از هیپنوتیزم اشاره میکنیم که به تغییر بنیادین باورهای ما منجر میشود و به آن هیپنوتیزم فلسفی میگوییم.
قبل از پرداختن به فلسفه هیپنوتیزم، ابتدا به کلیت هیپنوتیزم اشاره میکنیم، هیپنوتیزم در نگاه تاریخی به هند باستان برمیگردد و سپس به کاهنان مصر؛ اما در نگاه هیپنوتیزم درمانگرانه و آکادمیک جیمز برید، جراح و فیلسوف طبیعی اسکاتلندی را باید پدر هیپنوتیزم جدید بنامیم که در سال ۱۸۴۳ میلادی با انتشار کتاب «نوریپنولوژی» مطلق خواب عصبی را بررسی کرد، قبل از او آنتوان مسمر آلمانی هم در زمینه هیپنوتیزم تحقیقات زیادی انجام داده بود.
در دهههای اخیر نیز پژوهشهای میلتون اریکسون آمریکایی نیز قابل بررسی و تعمق است.
اما باید اذعان کرد هیپنوتیزم همواره در نگاهی رازآلود و مبهم بود و گاه فعالیتهای خاص افراد هیپنوتیزم خوانده شده است؛ بهعنوان مثال راسپوتین وزیر پرنفوذ روسیه درباری که گفته شده در مواجهه با قربانیان از هیپنوتیزم استفاده میکرده است.
البته امروزه کشورها در زمینه بهکارگیری از هیپنوتیزم قوانین حقوقی خاصی وضع کردهاند؛ مثلاً در اتریش، استرالیا، سوئد و نروژ هیپنوتیزم صرفاً در اختیار پزشکان، دندان پزشکان و روانشناسان بالینی است.
بیهوشی، کاهش وزن، درمان آسم، درمان سندروم روده تحریک پذیر (IBS)، درمان بیخوابی، درمان پانیک، درمان اختلال پس از سانحه(PTSD) از جمله مواردی است که تاکنون در این مجامع علمی به کمک هیپنوتراپی انجام شده است.
یکی از تحولآفرینان عرصه هیپنوتیزم همانگونه که گفته شد میلتون اریکسون(۱۹۸۰_۱۹۰۱) است که خود بهنوعی در نوجوانی هیپنوتیزم طبیعی را تجربه کرده است.
او در ۱۷ سالگی دچار فلج اطفال میشود؛ ده ماه بعد او شبی از پزشکش میشنود که خطاب به مادرش میگوید، او تا صبح بیشتر
زنده نمیماند. اما او با مدیریت ذهن خود ۷۸ سال عمر کرد و فقط چند ماه بعد از فلج شدن، وقتی شاهد بازی برادرها و خواهرهایش بود با قدرت اراده در بدن خود حرکت داد که اصطلاحاً به آن «حافظه ذهن» گفته میشود.
میلتون اریکسون، هیپنوتیزم را به همراه NLP میداند و بر این باور بود که: «هیپنوتیزم مانند کامل کردن یک مکعب روبیک است.» او میگوید هیپنوتیزم با رویکردهای دو پهلو و قصهدرمانی حتی در درمان بیماریهایی چون وسواس فکری عملی (OCD) مؤثر است.
در سالهای اخیر علاوه بر هیپنوتیزمهای درمانی که هیپنوتراپی نام دارد جنبههای مختلفی از هیپنوتیزم مطرح گردیده است مانند هیپنوتیزم عاشقانه، هیپنوتیزم مذاکرهای، هیپنوتیزم کوانتومی، هیپنوتیزم نگارشی، و بالاخره هیپنوتیزم شاعرانه که در سال ۱۴۰۱ نگارنده حسین علیان و بهنام سر شیراز ثبت بینالمللی گردید.
فلسفه هیپنوتیزم را میتوان در نیاز ذهن به تغییر و اثربخشی زبان و تخیلات دانست؛ اینکه ذهن در لایه ناخودآگاه سیاست خاصی دارد و میتوان با چرخش آگاهانه مسیر تفکر را به سمت مثبت هدایت کرد. جعبه ذهن پس از ورود دیتاهای اولیه با انواع مدلهای تفکر نظیر تفکر سینماتیک، واگرا، همگرا، انتقادی، تحلیلی، خلاق و… بهصورت آشکار یا پنهان نتایجی میآفریند که اغلب از کنترل ما خارج است. هیپنوتیزم مسیر تسلط بر ذهن توسط خود فرد را تسهیل و تسریع مینماید و از این رهگذر با بالا بردن سطح کیفی تصمیمات فرد، کیفیت زندگی او ارتقا پیدا میکند.
در اینجا صحبت شد از ضمیر ناخودآگاه، باید گفت ضمیر ناخودآگاه صرفاً یک تئوری و یک مدل مفهومی است که حقایق روی آن سوار میشود و هیپنوتراپ به کمک خود سوژه از او میخواهد که بر این بعد وجودی اثر گذارد.
پس در هیپنوتیزم عملاً درمانگر قادر به تلقین هر سوژهای نیست، مضافاً اینکه در هیپنوتیزم برخلاف بعضی باورهای نادرست شستوشوی مغزی صورت نمیگیرد، امواج آن با خواب اساساً متفاوت است و کار شگفت و خارقالعاده هم رخ نمیدهد؛ مگر موارد خیلی نادر که چون اساساً قابل تکرار و قابل ابطالپذیری نیست، بنا به دیدگاه کارل پوپر اساس هیپنوتیزم علمی محسوب نمیشود.
انسان همواره قصد کنترل و تسخیر را داشته و اساساً دانش، یادگیری و مسلط شدن بر شرایط است چه در جهان مادی چه در جهان ذهن و فلسفه هیپنوتیزم هم از همین جا آغاز میشود کنترل ذهن و اندیشه، از آنجا که فلسفیدن اساساً اندیشهورزی آگاهانه است درجه فلسفیدن را بالاتر میبرد؛ یعنی بهعبارتی فلسفه هیپنوتیزم را باید در تلاش انسان برای ورود به دنیای پیچیده ذهن دانست و از جهت با فلسفه ذهن، زبان و فلسفه روانشناسی ارتباط برقرار میکند.
سال بعدی که فراروی ما مطرح میشود این است: هیپنوتیزم فلسفی. در هیپنوتیزم کلاسیک با تلقین و در هیپنوتیزم اریکسون با برنامهریزی مبتنی بر داستان ذهن فرد دچار تغییر میشود؛ اما در هیپنوتیزم فلسفی نه تلقین صورت میگیرد نه داستانی برای او مطرح میگردد که به صورت یک برنامه عمل کند بلکه نگرش فرد(attitude) دچار تغیرات بنیادین میگردد.
مراحل اولیه هیپنوتیزم فلسفی همان مراحل اصلی هیپنوتیزم است، یعنی گفتوگوی اولیه(pre talk) و آماده کردن ذهن،
اندوکیسون و ایجاد فضای خلسه، کانونی کردن توجه، تکنیکهای عمیقسازی، دریافت پاسخها و آنگاه دستکاری نگرشها به کمک خود فرد؛ چراکه در اصل هر هیپنوتیزمی یک خود هیپنوتیزم است، درواقع در هیپنوتیزم فلسفی به جای تلقین و تکرار عبارات کلیدی ذهن خود با عبور به باورهای سطح بالا از تلقین بینیاز میشود و به جای القای یک داستان در رویکرد اریکسونی خود داستانساز میگردد و هر روز متناسب با شرایط دنیای بیرون و درون داستانی در ذهن آفریده میشود.
به گفته مولانا:
ای دوست! شکر بهتر یا آنک شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آنک قمر سازد؟
ای باغ! توی خوشتر یا گلشنِ گل در تو؟
یا آنک برآرد گُل صد نرگس تر سازد؟
ای عقل! تو به باشی در دانش و در بینش
یا آنک به هر لحظه صد عقل و نظر سازد؟
در رویکرد هیپنوتیزم فلسفی ذهن از حالت اثرپذیری به حالا اثرآفرینی میرسد و در مواجهه با اندیشههای خاص از آلودگیهای فکری دور شده و در یک فضای زلال به جوشش میپردازد و این عبور از کوشش به جوشش تفاوت اساسی هیپنوتیزم فلسفی با سایر هیپنوتیزمهاست.
در هیپنوتیزم فلسفی حولا نگاه اندیشه به فضای دیگری نقل مکان میکند و انسان از چاهی سر بر می آورد تا آسمان حقیقت را بهتر ببیند. حافظ شیرازی گویا در یک غزل این را به تصویر کشیده:
دوش رفتم به در میکده خوابآلوده
خرقه تر دامن و سجّاده شرابآلوده
آمد افسوسکنان مغبچهی بادهفروش
گفت بیدار شو ای رهرو خوابآلوده
شستوشویی کن و آنگه به خرابات خِرام
تا نگردد ز تو این دیر خرابآلوده
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی
که صفایی ندهد آب ترابآلوده
در این نگاه حافظ خوابآلودگی هیپنوتیزمی، آگاهیرسانی فلسفی که همان عقل با طراوت است، عبور از تنگ نظریهای فکری و رسیدن به زیبایی اندیشه را بازگو میکند همان که به گفته یورگن هابرماس در یک رویکرد فلسفی جان ما در آگاهی بالایی قرار میدهد که:
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کردم تحقیق
لینک دریافت پیدیاف شماره هفتم فصلنامهبینالملليماهگرفتگی/ پاییز ۱۴۰۳:
https://mahgereftegi.com/3503/
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_دوم
#شماره_هفتم
#پاییز_۱۴۰۳
موارد بیشتر
فلسفه درمانگری شمن های پرو (داود حضرتی)
تطبیقی بر آراء دکارت و سهروردی (محمد فلاح زاده)
شرط اصلی و ضروری زیستن در برهوتی به نام زندگی (ابوذر شریعتی)