خانه‌ی جهانی ماه‌گرفتگان

مجموعه مستقل مردم‌نهاد فرهنگی، ادبی و هنری

شعری از پیمان سرمستی

شنبه‌ها با شعر

اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی

شعری از پیمان سرمستی

مُدام لُکنتِ موهات را
از کفترانِ زبان بسته بگیر
که در جَلدِ سینه‌های تو خسته‌گی نمی‌بینم.
هنوز اگر قهقه‌‌ی باد را به حرف بکشانم،
مشرقِ چشمهات را بریزم کفِ پیراهنم،
نه از گِره‌ی ابروهات طعنه‌ای می‌ریزد
نه آفتاب را به لبانت سنجاق می‌کنی.
من از باورِ خنده‌های تو
مُشتم پُر است
و از زانوانت بهمنی سرریز است
که کوه را به آبتنی مشتاق می‌کند.
اقرارِ انگشت‌های تو
نویدِ دائم المستی‌ست،
مرا وادار می‌کند بنوشمت.
حواسم جمعِ آسمانِ تو بود
که بافته‌ای به گلویت
و از قلبم فوجِ پرنده‌های کوهی بود که می‌بارید.
می‌گویم:
در کمرگاهِ تو نقاهتِ درختان روییده است
این‌ همه طبیعت در بغلت داری!
نقلِ این صحبت‌ها نیست
خرمن خرمن بوسه دارم
که در پیشانی‌‌ی جوانِ تو دیر می‌شود.
صبحی که تو به راه انداخته‌ای
بگذار تب‌لرزه کند،
بی پروا دل به زن بزند،
در رگانم پاشویه کند.
بگذار صبحی که تو به راه انداخته‌ای باشم؛
عشق‌لرزه کنم
مشتاقانه دل به زن بزنم
و در رگانت پاشویه کنم.
صبحی که تو به راه راه انداخته‌ای
مأمنگاهِ اعترافی‌ست
برای چقدر می‌خواهمت!

 

لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماه‌گرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI

#پیمان_سرمستی
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان