خانه جهانی‌ماه‌گرفتگان (NGO)

مجموعه مستقل مردم‌نهاد فرهنگی، ادبی و هنری

نقد و پژوهش منتخب در سایت(“صنعت تشخیص”✍مریم ایجادی)

نقد و پژوهشِ منتخب در سایت

“صنعت تشخیص”

وقتی اشیا جان می‌گیرند.

✍مریم ایجادی

 

مقدمه

گاهی در ادبیات، شاعر یا نویسنده چنان از اشیا و مفاهیم حرف می‌زند که انگار زنده‌اند، می‌بینند، حرف می‌زنند و احساس دارند. به این شگرد صنعت تشخیص یا جان‌بخشی (Personification) می‌گویند.

در نگاه نخست ساده به نظر می‌رسد، اما در واقع یکی از قدیمی‌ترین و تأثیرگذارترین ابزارهای تصویرسازی و معنا‌آفرینی در ادبیات است؛ از شعر فارسی کلاسیک گرفته تا داستان‌های معاصر.

تعریف تشخیص

در مقاله‌ای از مجله‌ «مطالعات زبانی و بلاغی» دانشگاه سمنان (۱۳۹۳)، نویسندگان «تشخیص» را چنین تعریف می‌کنند:

«در صنعت تشخیص، شاعر یا نویسنده، صفات یا افعال انسانی را به موجودی غیرانسانی، مانند شیء، پدیده یا مفهوم انتزاعی نسبت می‌دهد.»

درواقع، تشخیص نوعی جابه‌جایی مرز میان انسان و جهان بیرون است. نویسنده به چیزهای بی‌جان هویت انسانی می‌دهد تا احساسات یا اندیشه‌های درونی‌اش را در قالب تصویر بیرونی بیان کند.

 

جایگاه تشخیص در ادبیات فارسی

در ادبیات کلاسیک ما، این آرایه حضور پررنگی دارد. از حافظ و مولوی تا سعدی و خیام، بارها اشیا و پدیده‌ها سخن می‌گویند، می‌گریند یا می‌خندند:

در این بیت مولوی می‌گوید:

ناله ناقوس گوید با منی        کز نیستان تا مرا ببریده‌اند

در اینجا، «ناقوس» ناله می‌کند. همان جان‌بخشی شاعرانه‌ای که درد فراق را به شیء منتقل کرده است.

 

تشخیص در نثر و داستان معاصر

در نثر معاصر، تشخیص بیشتر در خدمت فضاسازی و روان‌نگاری شخصیت است تا آرایه‌ای صرفاً تزئینی.

مثلاً صادق هدایت در داستان زنده‌به‌گور می‌نویسد: دیوارها نگاهم می‌کردند.

در این جمله دیوار به موجودی زنده بدل شده که قضاوت و خفگی روانی را القا می‌کند.

در ادبیات امروز نیز نویسندگان از این صنعت برای نشان دادن احساسات پنهان شخصیت‌ها استفاده می‌کنند: غم، تنهایی، اضطراب یا دل‌تنگی از زبان اشیاء سخن می‌گویند تا ذهن انسان را به تصویر بکشند.

 

چرا نویسندگان از تشخیص استفاده می کنند؟

نویسندگان از تشخیص برای دادن عمق، جذابیت و تاثیر بیشتر در توصیف استفاده می کنند. به عنوان مثال: ترس در آن شب روستا را تعقیب می کرد. در این جمله به جای نوشتن روستائیان ترسیدند نویسنده از این جمله استفاده می کند. و با این کار ترس به عنوان شکارج انسان مانند ظاهر شده و فضای داستانی تقویت می‌شود.

 

تحلیل ساختاری و زیبایی‌شناختی

مقاله «جلوه‌های تشخیص در تشبیه» تأکید می‌کند که تشخیص در بسیاری موارد با تشبیه و استعاره هم‌پوشانی دارد. درواقع، هر تشخیص نوعی استعاره زنده است؛ زیرا نویسنده انسان را به شیء یا شیء را به انسان تشبیه می‌کند بی‌آن‌که حرف تشبیه بیاورد.

در نتیجه، تشخیص یکی از پایه‌های تصویرسازی استعاری در شعر و نثر فارسی به شمار می‌آید.

نقش روان‌شناختی تشخیص

در مقاله‌های آموزشی و تحلیلی فارسی درباره آرایه‌ها، معمولاً گفته می‌شود تشخیص فقط جنبه هنری دارد.

اما نگاه تازه‌تر به‌ویژه در نقد روان‌شناختی می‌گوید:

وقتی نویسنده به اشیاء جان می‌دهد، در واقع احساسات سرکوب‌شده خود را به بیرون فرافکنی می‌کند.

پس تشخیص راهی است برای بیان غیرمستقیم هیجان‌ها و اضطراب‌ها، بی‌آن‌که راوی مستقیم اعتراف کند.

صنعت تشخیص پلی است میان احساس درونی انسان و جهان عینی پیرامونش.

این صنعت، جهان را از بی‌جان بودن درمی‌آورد و به آن «روح» می‌دهد.

درک درست و خلاقانه از تشخیص می‌تواند نثر و شعر را از حالت خشک و توضیحی بیرون بیاورد و به آن حرکت، زندگی و معنا ببخشد.

 

منابع

1. ابن‌الرسول، سید محمدرضا و حسینی، سید محمدهادی. «جلوه‌های تشخیص در تشبیه». مطالعات زبانی و بلاغی، دانشگاه سمنان، شماره ۱۰، ۱۳۹۳.

2. مجموعه مقالات آموزشی درباره‌ی آرایه‌ی تشخیص، پایگاه فرادرس.

3. مقاله personification? what is نوشته ترور مارشال February 5 2025))

 

 

 

 

 

#یادداشت

#مریم_ایجادی

#نقد_و_پژوهش_های_منتخب_در_سایت #خانه_جهانی_ماه_گرفتگان #فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی