فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی
سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴
مطالعات تخصصی سلامت اجتماعی
بررسی خیانت و مجازاتهای قانونی آن
✍نرگس جودکی
چکیده
هدف این مقاله بررسی بررسی خیانت و مجازاتهای قانونی آن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانهای اطلاعات جمعآوری شده است. نتایج یافتهها نشان داده است که خیانت زناشویی به معنای نقض تعهد رابطه دونفره است که به شکلگیري درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با فردي خارج از این رابطه منجر میشود.
در قوانین کشور ما تجلی خیانت به صورت زنای محصنه و روابط نامشروع مادون زنا است که در صورت ارتکاب زنای شخص مرتکب، به مجازات زنا که ممکن است شلاق، اعدام یا سنگسار باشد، نیز محکوم خواهد شد. لازمبهذکر است که اگر فرد خیانتکار با زن یا مرد متاهل دیگری رابطه داشته باشد، حکم آنها سنگسار است. البته این احکام ممکن است با توجه به شرایط پرونده و نظر قاضی تغییر کند.
خیانت یکی از زوجین از طریق ادله عمومی اثبات جرایم مانند اقرار، شهادت شهود، ارائه عکس، فیلم، صدا یا فایل صوتی و نوشته در صورت علم قاضی ثابت میشود. همچنین در صورت اثبات خیانت یک از زوجین، همسر وی میتواند تقاضای فسخ نکاح و یا طلاق کند. همچنین بر قراری ارتباط یکی از همسران از طریق فضای مجازی به وسیله پیامک یا شبکههای اجتماعی با افراد نامحرم نیز در زمره جرایم مادون زنا قرار میگیرد و در صورتی که ثابت شود با قصد لذت جنسی اینگونه روابط برقرار شده است به مجازات شلاق تعزیری محکوم میشوند.
واژگان کلیدی: خیانت، روابط نامشروع، مجازات قانونی.
مقدمه
موضوع خیانت در زناشویی مفهومی کلی است که در قوانین موضوعه مستقیماً به آن اشاره نشده است، بلکه تحت عناوینی مانند «قتل در فراش»، «زنای محصنه» مطرح شده است. درواقع خیانت به همسر دارای دو وجه مشخص است: خیانت مرد به زن و خیانت زن به مرد. از جنبه قانونی و فقهی شکل و پیامدهای این دو وجه کاملاً تفاوت دارد.
خیانت برقراری هرگونه ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر شرعی و قانونی است. یکی از تعهدات زن و شوهر نسبت به یکدیگر در همه اقوام و ادیان، وفاداری و عدم خیانت در زندگی مشترک است. و همواره خیانت یک امر مذموم و ناپسند بهشمار میآمده است. خبرها و مشاهدات حاکی از افزایش این آسیب در ایران بلکه در همه دنیا است. درمقابل تعهد زناشویی به معناي احساس و عاطفه و نیز بر پایه قصد و نیت است. در واقع تعهد زناشویی حدي است که در آن افراد دیدگاه بلندمدتی در مورد ازدواجشان دارند، براي رابطهشان فداکاري میکنند، در جهت حفظ، تقویت و همبستگی اتحادشان گام برمیدارند و حتی زمانهایی که ازدواجشان پاداش دهنده نیست با همسرشان میمانند.
خیانت زناشویی پدیدهاي است که اغلب بهخاطر برطرف نشدن نیازهاي عاطفی یا جنسی فرد از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی بهوقوع میپیوندد. اما خیانت در روابط زناشویی به معنای انحراف از قواعد ازدواج و نقض آن است. خیانت از جنبه اخلاقی ناپسند و از جنبه قانونی با مجازات همراه است که در این مقاله به آن میپردازیم.
1-مفهوم خیانت
خیانت معانی متفاوتی دارد، خیانت در لغت به معناي«مکر و حیله، ناراستی، تمسک به حرامی و دغلی» است (دهخدا، 1377: 8941).و به معنای نقیض امانت (طریحی، 1375: 245) و به معنای منع حق است. (قرشی، 1371: 314). در معنای عام، خیانت شکستن قراردادی مبنی بر انحصاری بودن روابط جنسی میان دو نفر درنظر گرفته شده است که با هم درون یک رابطه متعهدانه، عقد و ازدواج کردهاند. البته با توجه به مؤلفههای مختلف مانند نوع و مصداق خیانت، مفاهیم بسط یافتهای از خیانت میتوان ارائه کرد. بهطورکلی خیانت به همه رفتارهایی اشاره دارد که پیمان منعقد بین دو نفر را میشکند. بعضی محققین، خیانت یا عهدشکنی زناشویی را نوعی درگیری جنسی، عاطفی یا عاطفی جنسی با فردی غیر همسر تعریف میکنند که از همسر پنهان میشود و ویژگی اصلی آن محرمانه بودن آن است. (داداشی، 1400: 221).
خیانت در اصطلاح فقهی، از دستورات الهی خارج شدن و منهیات حق را مرتکب شدن، معنا شده است. (مشکور، 1387: 837). خیانت در اصطلاح روانشناسی، «شامل برقرار کردن ارتباط جنسی یک فرد متأهل عقددائم با جنس مخالف، خارج از محدوده خانواده است. بیوفایی عبارت است از کلیه رفتارها و عملکردهایی که یک فرد متأهل با جـنس مخـالف غیر از همسر دارد، بهنحوي که منجر به ارتباطی دوستانه، صمیمانه، عاطفی یا عاشـقانه شـود، بـه صورتی که این ارتباط، دوري و شکستن تعهدات و سردي را براي همسر به همراه داشته باشد. بیوفایی معمولاً مقدمه و پیشزمینه وقوع خیانت است. خیانت زناشویی پدیدهاي است که اغلب بهخاطر برطرف نشدن نیازهاي عاطفی یا جنسی فرد از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی به وقوع میپیوندد.
زمانی که نیازهاي فرد توسط شخصی از جنس مخالف برطرف میشود، آنقدر در فرد احساس رضایت و خشنودي ایجاد میکند که او خطر داشتن رابطه پنهانی با آن شخص را بهجان میخرد. بهطورکلی عوامل مرتبط با خیانت زناشویی در سه حیطه تفاوتهاي فردي (ویژگیهاي شخصیتی و نگرشها)، ماهیت رابطه (مانند سطح تعهد و رضایت از رابطه) و شرایط محیطی (مانند فرصت خیانت یا جذابیت نفر سوم) گنجانده میشود. (سرمدی، خدابخش، 1400: 83).
در قانون، خیانت دلالت بر جرمهایی دارد که علیه حاکمیت یا ملتی رخ میدهد و به کسی که عمل خیانت از وی سرزده، خائن اطلاق میگردد. تعریفی دیگر از خیانت عبارت است از سوءاستفاده از اعتماد شخص یا یک گروه و انجام عملی که آنها را از لحاظ مادی یا معنوی متضرر سازد. هدف ما در این پایاننامه خیانت همسران به یکدیگر است. خیانت همسران برقراری هرگونه ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر شرعی و قانونی است که مشکلآفرینیها و آسیبهای خاص خود را در میان اعضای خانواده و افراد وابسته و سایرین بهوجود میآورد. یکی از تعهدات زن و شوهر نسبت به یکدیگر در همه اقوام و ادیان، وفاداری و عدم خیانت در زندگی مشترک است. و همواره خیانت یک امر مذموم و ناپسند بهشمار میآمده است.
بیوفایی و روابط خارج از خانواده و ازدواج، ارتباط با فـردي غیـر از همسـر اسـت. هـر نـوع پنهانکاري از همسر در مورد روابط خارج از ازدواج، نوعی بیوفایی تلقی میشود. نکتـه مهـم در بیوفایی و خیانت، پنهانکاري است. علاوهبراین، خیالپردازي با شخص دیگر غیر از همسر، دیدن عکس و فیلم مسـتهجن و روابـط تلفنـی و اینترنتـی نیـز نـوعی بـیوفـایی و خیانـت و یـا روابـط فرازناشویی تلقی میشود. بیوفایی میتواند به دو شکل جنسی و عاطفی باشد. (خدمتگزار، 1387: 21).
بر اساس یک تعریف کلی خیانت زناشویی نقض تعهد رابطه دونفره است که به شکلگیري درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با فردي خارج از این رابطه منجر میشود. (مدرسی وهمکاران، 1392: 26).
خیانت زناشویی پدیدهاي است که اغلب به خاطر برطرف شدن نیازهاي عاطفی یا جنسی فرد از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی به وقوع میپیوندد. .درواقع خیانت زناشویی یک بحران براي زوجها و خانوادههاست. خیانت زناشویی داراي شیوع قابل توجه در محیطهاي بالینی و عادي است که آشفتگیهاي قابل توجهی را براي افراد مرتکب آن و نیز همسران آنها بهوجود میآورد.
باتوجهبه مفهومشناسی خیانت و عناصر پایدار بخش آن، میتوان چنین گفت که خیانت آن رخدادی است که یک عضو از یک رابطه ازدواج، اقدام به برقراری رابطهای خارج از چهارچوب ازدواج کند به گونهای که ماهیت و محتوای این رابطه از جنس و نوع عاطفی یا جنسی خارج از توافق و یا قانون ازدواج باشد. پس اگر زن مطلقاً (چه در قالب ازدواج و چه در غیر قالب ازدواج) با کسی غیر از همسر خود مبادرت به رابطه عاطفی یا جنسی نماید نسبت به پیمان خود یعنی ازدواج و همسر خود خائن محسوب میگردد و زوج نیز اگر خارج از ازدواج یا در قالب ازدواج اما با نقض توافق با همسر خود، مبادرت به ایجاد رابطه عاطفی یا جنسی کند و همراهی قانون را نیز نداشته باشد خائن محسوب می گردد و بر این اساس، ممکن است رابطه زوج در بعضی مصادیق، عنوان خیانت پیدا نکند هرچند از نگاه عرف و زوجه خیانت محسوب شود مثلاً آنجایی که زوج با زن دیگری علقه زوجیت برقرار کند و این علقه زوجیت حتی برخلاف توافقات ضمن عقد زوج و زوجه باشد در اینجا از نظر زوجه خیانت صورت پذیرفته است؛ اما از نظر قانون تنها نقض شرط ضمن توافق و قرارداد صورت گرفته است و عنوان خیانت پیدا نمیکند و تنها حق مطالبه انحلال عقد نکاح به زوجه داده میشود. (محقق داماد، 1382: 329).
بیوفایی و خیانت جنسی و فیزیکی با شخص سوم، خارج از حوزه زناشویی است که مـیتوانـد جنبه عاطفی نداشته باشد، در مواردي نیز بیوفایی عاطفی و جنسی باهم میتواند صورت بگیرد. تعریف در زمینه خیانت به همسر، جامعیت و کلیت ندارد؛ زیرا افراد ممکن است به طرق مختلف ناقض تعهدات زناشویی خود گردند بدون اینکه رابطه جنسی با فرد دیگر داشته باشند. اسامی زیادی برای این روابط استفاده شده است؛ چند همسری، روابط خارج زناشویی، روابط فرا زناشویی، ارتباط جنسی خارج از زناشویی، بیوفایی، معاشقه و خیانت (مریدیان، 1396: 114). اما دو اصطلاح خیانت و روابط فرا زناشویی بیشترین کاربرد را در ادبیات پژوهش داشته است.
2-انواع خیانتهای زناشویی
گونههایی از خیانت زناشویی وجود دارد. مهمترین آنها عبارتند از:
-خیانت جسمانی یا جنسی: این نوع خیانت به رابطه با شخصی غیر از همسر اشاره دارد. در واقع خیانت جنسی، درگیری در رابطه جنسی خارج از ازدواج بدون رضایت همسر است. رفتارهایی جز آمیزش جنسی نیز ممکن است خیانت جسمی و جنسی تلقی شود نظیر بوسیدن، نوازش کردن.
-خیانت عاطفی یا هیجانی: در این نوع خیانت، نزدیکی و تماس هیجانی به جای مؤلفههای جسمانی بین فرد و غیر همسر بهوجود میآید. این خیانت زمانی رخ میدهد که فردی، منابعی نظیر عشق، زمان و توجه را وقف فرد دیگری جز همسر خویش میکند.
-خیانت در فضای مجازی؛ این نوع خیانت به جهت بسترهای جدید آن از خیانتهای نوین بهشمار میآید.
-خیانتهای مجازی یا اینترنتی: گرچه ممکن است شامل رفتارهای جنسی هم باشند؛ اما با خیانتهای هیجانی اشتراکات بیشتری دارند، چراکه ازطریق پیوند هیجانی به جای ارزیابی بر روی جذابیتهای جسمانی یا ویژگیهای جنسی و جسمانی مشخص میشوند. این خیانت سه ویژگی ممتاز دارد: دسترسیپذیری، توانمندی و گمنامی. (پورقناد وهمکاران، 1398: 166).
خیانت زناشویی آسیبی چندبعدی است که افزون بر زوجین، دیگر اعضای خانواده و حتی جامعه را در معرض خطر قرار میدهد. اغلب زوجها مصونیت چندانی در برابر این آسیب ندارند. در این میان بیشترین آسیب متوجه همسری است که مورد خیانت قرار گرفته و پس از آن فردی که به خیانت اقدام کرده است. فرزندانی که شاهد کشمکشها، قهرها و ناآرامیهای پس از خیانت هستند، نیز از عوارض مشکلآفرین و آسیبزای آن بهنوعی صدمه میبینند. مشاهدات بالینی و هم پژوهشهای عینی تأیید میکند که کشف و افشای خیانت نوعاً نتایج زیانباری دارد و کارکرد رفتاری و هیجانی هردو زوج را مختل میکند. خیانت زناشویی آسیبهای فردی (روانی،جسمی) خانوادگی، اجتماعی و معنوی هم برای فرد خیانتکار و هم برای فرد خیانتدیده دارد. تأثیرات خیانت معمولاً گسترده و ماندگار است و بسته به ماهیت خیانت، بین تأثیرات منفی همپوشانی وجود دارد. (سرمدی، احمدی، 1400: 50).
بنابراین میتوان گفت در خیانتِ اولاً نقض قرارداد زوجیت رخ داده باشد و ثانیاً این خیانت خود خلاف قانون و شرع و به اصطلاح عمل مجرمانه باشد بدین ترتیب مصادیق خیانت در ازدواج محدود است و میتوان به صراحت گفت که ارتکاب زنا یا لواط یا روابط نامشروع ملحق به زنا و لواط که محرز قانون و مجری قانون شده است عنوان خیانت میگیرد و فرقی هم نمیکند که این عمل ارتکابی از چه نوع باشد محصنه یا غیرمحصنه، موجب حد باشد یا موجب تعزیر، همین که عنوان مجرمانه بهخود بگیرد و حکم صادر شده باشد خیانت محرز است و بعد از این مبناست که مسئله مؤثر بودن خیانت در انحلال نکاح موردِ توجه قرار میگیرد. (داداشی، 1400: 227).
بدیهی است اگر خیانت بخواهد در انحلال نکاح تأثیرگذار باشد در یکی از بسترهای انحلال نکاح یعنی انفساخ، فسخ و طلاق خواهد بود.
3- خیانت زناشویی در علم حقوق
عليرغم تفاوتهاي فرهنگي كه ميان جوامع انساني وجود دارند، مسئله «خيانت» در روابط زناشويي در اغلب اين جوامع مذموم و غير اخلاقي تلقي ميشود. در كشور ما نيز مذهب و عرف جامعه اين مسئله (خيانت) را بسيار ناپسند ميشمارد و نگاه منفي نسبت به اين موضوع دارد. زيرا در جامعه ما اين مسئله يك امر يا مسئله شخصي يا خصوصي تلقي نميگردد و به آبرو و حيثيت اجتماعي افراد گره زده ميشود؛ ضمن اينكه اين مسئله از لحاظ ديني و قانوني نيز با ممانعت شديد همواره روبهرو است. ازاينرو اين «رفتار» (خيانت) اغلب در خفا و به صورت پنهاني انجام ميشود؛ ضمن اينكه قبح اين رفتار؛ بهويژه در جامعه ايران، باعث شده است كه آمار و ارقام دقيق و رسمي درباره آن وجود نداشته باشد. (مریدیان، 1396: 114).
البته در ادبيات اين موضوع؛ «خيانت در رابطه زناشويي»، اصطلاح يا كليدواژه«بي وفايي» نيز بسيار بهكارگرفته ميشود. بیوفایی به معناي رفتاري است كه يك فرد متأهل، بيرون از رابطه زناشويي خود و همسرش، با شخص ديگري رابطه برقرار كند.«بيوفايي» ميتواند طيفي از رفتارها را در برگيرد: رفتارهايي كه به يك رابطه جنسي نامشروع بيرون از رابطه زناشويي مشروع و قانوني خيانت جنسي ميانجامد، يا رفتارهايي كه تنها به رابطهاي عاطفي بيرون از آن رابطه زناشويي مشروع و قانوني (خيانت عاطفي) كشيده ميشوند و يا حتي رابطهاي «ذهني» و يك سويه يك فرد متأهل، بيآنكه در واقعيت به يك رابطهاي واقعي (خيانت ذهني) بينجامد. (همان: 107).
در بررسی قوانین کشور مشخص شده که این قوانین، در مواردی به این عوامل دامن زده است. از جمله اعطای امتیازات خاص به شوهر که در برخی موارد موجب خشونت خانگی و ایجاد حس تنفر و انتقام، سردی و بی مهری گردیده و در نهایت خیانت عاطفی یا جنسی را باعث شده است.در موضوع خیانت مباحثی همچون تداوم یا عدم تداوم زوجیت و لزوم فسخ یا طلاق پس از خیانت و نیز وضعیت مهریه و نفقه، حضانت فرزندان و سقوط یا عدم سقوط حق تمکین زوج باید مورد بررسی قرار بگیرید. هرچند در قانون مدنی به تکلیف وفاداری زن و شوهر به دلیل بدیهی بودن این تکلیف هیچ اشارهای نشده است. اما از منظر حقوقی این مسئله بدون ضمانت نیست و در صورت تخلف از آن میتوان به عنوان سو رفتار یا ارتکاب جرمی که با حیثیت خانوادگی تعارض دارد، درخواست طلاق نمود و همسری که زیان میبیند میتواند درخواست جبران خسارت مالی و معنوی کند. همچنین روابط نامشروع از سوی زنان و مردان متأهل براساس قوانین جزایی مجازات سختی را در پی خواهد داشت.
2- فرهنگ وبستر بيوفايي زناشويي را نتيجه فقدان اعتقاد، اعتماد، صـداقت زن يـا شـوهر تعريـف ميكند. بيوفايي زناشويي به داشتن رابطه صميمانه و يا جنـسي بـا فـردي غيـر از همـسر اطلاق ميگردد. بيوفايي و روابط خارج از ازدواج (خيانت) ارتباط با فردي غير از همـسر اسـت. هـرنوع پنهانكاري از همسر در مورد روابط خارج از ازدواج نوعي بيوفايي تلقـي مـيشـود. (خدمتگذار، 1387: 45).
4- خیانت و فسخ نکاح
سه عامل عیوب، تخلف از شرط و تدلیس میتواند موجب فسخ نکاح باشد. حال خیانت در قالب کدامیک از عوامل فسخ موجب فسخ و انحلال نکاح میتواند تلقی شود که در زیر به آنها اشاره میشود:
1-4- خیانت بهعنوان عیب
چنانکه در قسمت فسخ ناشی از عیوب مردان اشاره شده، عیوب مختص مرد درواقع عیوب مانع از انجام عمل جنسی به نحو صحیح هستند و درواقع عیوب، جنسی هستند و خیانت هم یک انحراف جنسی است؛ اما نه مثل عیوب مذکور که در طبیعت خَلقی بهوجود میآید بلکه عیب جنسی رفتاری است. بر این سخن میتوان دیدگاه بعضی فقها را مستند قرار داد، هرچند این رأی مستند، در موضوع زنای زوجه مطرح شده است؛ ولیکن زنای زوجه موضوعیت ندارد بلکه آنچه موضوعیت دارد زناست و فرقی نمیکند فاعل آن زوج باشد یا زوجه .دراین زمینه شهید ثانی مینویسد: زنی که بهخاطر زنا حد بخورد بیشتر اصحاب معتقد بودهاند در این حالت زوج حق خیار فسخ دارد؛ زیرا چنین عیب معنوی موجب تنفر مرد است و از عیوبی نظیر کوری و یا زمینگیری بدتر است. (عاملی، 1413ق: ج8: 110). ابن جنید معتقد است که چنانچه زوج و زوجه مرتکب عمل زنا شوند نکاح میتواند توسط طرف مقابل فسخ گردد. ( نجفی، 1377ق: 343).
2-4- خیانت و تخلف از شرط صفت
شرط صفت در عقد نکاح گاهی به صورت تصریح قید میشود و گاه عقد نکاح مبتنی بر آن واقع میگردد. از گفتار فقها در این باب برمیآید که هر صفتی که وجود آن خلاف شرع نباشد مشروط شدن آن در ضمن عقد نکاح ممکن است. به نظر میرسد پاک بودن هر یک از طرفین ازدواج از خیانت زنا و روابط نامشروع برای هر یک از طرفین، شرط بنایی است و در مخیله هیچکدام نمیگنجد و نمیپذیرند که طرف مقابل ارتکاب زنا کند. خیانت هم در عرف و هم در نزد عقل و هم در پیشگاه شرع، بهعنوان نقص موردِ اتفاق است. بعضی فقها قائل به ایجاد حق فسخ برای زوجه هستند؛ پس اگر زوج از ابتدای عقد اهل فسق و فجور بوده یا اینکه فسق و فجور (خیانت) بعداً بر وی عارض شده میتوان حق فسخ را به زوجه داد. (داداشی، 1400: 233).
5- خیانت و طلاق
تحقق طلاق بهعنوان یک ایقاع به اراده زوج است و در مواردی با مطالبه زوجه به وسیله زوج یا حاکم وقوع مییابد. بدیهی است اثرگذاری خیانت در وقوع طلاق وابسته به مطالبه زن است، حال این مطالبه علیالظاهر یا باید در قالب عسر و حرج امکانپذیر باشد یا اینکه خیانت به صورت یک عامل مستقل کنار دیگر عوامل (همچون عجز از ادای نفقه، استنکاف از پرداخت نفقه و عسر و حرج) مؤثر در مطالبه طلاق و نهایتاً وقوع طلاق (به وسیله زوج یا حاکم) باشد.
در فقه از جمله مصادیق نکاحهای حرام و در بعضی دیدگاهها ازجمله مصادیق نکاحهای مکروه، نکاح با فرد زانی یا زانیه است؛ هرچند در لسان فقها حسب روایات وارده، موردِ بحث در ازدواجهای حرام، زانیه است؛ اما بهنظر میرسد با الغاء خصوصیت زن بودن زانی به جهت عد موِجود قرائن بر موضوعیت داشتن آن، میتوان به زوج زانی هم تسری داد؛ لیکن مطلبی که میماند این است که مشهور برکراهت چنین ازدواجی (ازدواج با زانیه و نیز زانی) نظر دارند و حرام بودن و آن هم البته با قیودی نظر تعداد کمی از فقهاست. مگر آنکه بنابر مناط و ملاک حکم، متمایل به نظر غیرمشهور شویم؛ خصوصاً باتوجه به روایاتی که ازدواج با فرد زانیه را مطلقاً موردِ نهی قرار داده است. (طوسی، 1407ق: 326).
ملاک چنین حکمی از یک طرف انزجار طبیعی است که هرکسی نسبت به خیانت درمورد همسرخود دارد که مانع شروع یا استمرار انس و الفت و استحکام نظام خانواده میشود و از طرف دیگر در تقابل با یکی از اقتضائات فطرت و طبیعت انسان یعنی پاکدامنی و عفت است.
شاید بر مبنای همین ملاک و نیز آنچه از شهید ثانی نقل شد که خیانت زوج و زوجه بهعنوان عیب معنوی تلقی میشود و از عیوبی مانند کوری و زمینگیری بدتر است، بتوان خیانت زوج را یکی از مصادیق مفاد بند 9 شروط ضمن عقد نکاح در سند ازدواج و ماده 12 حمایت خانواده سابق دانست که طی آن زوجه میتواند مطالبه طلاق کند. آنچه در مقررات فوق قابل توجه است یکی محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجرای مجازات اعم از حد و تعزیر است؛ و دوم مغایرت جرم ارتکابی و محکومیت با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه است. آنچه بهعنوان خیانت، عامل انحلال نکاح تلقی میشود خیانتی است که محرز دادگاه و منجر به صدور حکم محکومیت زوج شده باشد. آنچه مسلم است خیانت ناظر بر جرمهای مهم (زنا، لواط، روابط نامشروع و منافی عفت) جزء مصادیق بارز بند 9 شروط سند ازدواج محسوب میشود. لذا به استناد این بند امکان مطالبه طلاق وجود دارد. (داداشی، پیشین: 234).
بر عاملیت مستقل خیانت در تحقق طلاق با مطالبه زوجه علاوهبر مطلب فوق میتوان به آیه 15 سوره نساء نیز استناد کرد. در این آیه حکم این است که زنانتان اگر مرتکب زنا شدهاند و با چهار شاهد ثابت گردید تا هنگام مرگ در خانه نگهداری شوند. (شاید ناظر به حبس خانگی باشد) یا اینکه خدا بعد از این حکمی جعل کند.
بنابر نظر مفسران بعد از جعل حد زنا این حکم آیه مذکور برداشته شده است. حال اگر منظور از زنانتان، زوجه کسی باشد و مدعی وقوع زنا از ناحیه زوجه خود گردد باید چهار شاهد اقامه کند؛ وگرنه منجر به لعان میگردد. اگر چهار شاهد اقامه شد، حکم به اجرای حد بر زوجه میشود؛ اما رابطه زوجیت زوج مدعی و زوجه زناکار چه میشود؟ دو نظر وجود دارد: شهید ثانی مینویسد که بنابر نظر درستتر این زوجه زانیه بر شوهرش حرام نمیشود. پس حداقل دو قول وجود دارد که یک قول (حتی اگر بگویم غیرمشهور) قائل به حرام بودن استمرار چنین نکاحی است و باتوجه به الغاء خصوصیت زوج و زوجه بودن زانی در مسئله، میتوان حکم به حرام بودن استمرار زوجیت زن و شوهری کرد که شوهر مرتکب زنا شده است.
6-خیانت مصداقی از عسروحرج موجد طلاق
با عنایت به آنچه مختصراً پیش از این در باب امکان مطالبه طلاق از ناحیه زوجه به جهت وقوع در عسروحرج بیان داشتیم؛ اگر عسروحرج را از مصادیق یا ناشی از نشوز بدانیم و نشوز را هم عدم ایفاء وظایف زناشویی و تخلف از تعهدات و تکالیف بدانیم بهنظر میرسد بتوانیم بهراحتی خیانت را بهعنوان مصداقی از عسروحرج و عامل آن بدانیم و بهتبع موجد حق مطالبه طلاق از طرف زوجه. بدین توضیح که خیانت باتوجه به مفهومشناسی آن و مصادیق برشمرده، بدون شک خروج عامل آن (چه زوج و چه زوجه) از تعهدات و تکالیف زوجیت است و چنانکه گفته شد شاید تنها تردید در بعضی از مصادیق از خیانت باشد در اینکه آیا میتواند خروج از وظایف باشد یا نه، یا اینکه آیا ایجاد عسروحرج میکند یا نه؟ اما یقیناً در تحقق عسروحرج از قبل خیانت، جای تردید نیست. نگاهی به ماده 1130 قانون مدنی و مصادیق برشمرده برای عسروحرج ما را وا میدارد که خیانت را باتوجه به تمثیلی بودن مصادیق برشمرده ماده فو قالذکر جزء موارد واضح عسروحرج قرار دهیم؛ چه آنکه بعضی موارد برشمرده مثل بند 1 تبصره ماده فوق (ترک زندگی به مدت 6 ماه متوالی …) یا بند 3 از نظر عرف و اخلاق و منویات شرع از جهت مؤثر بودن در تحقق عسروحرج کمتر از خیانت است. (داداشی، پیشین: 235).
آنچه در موضوع خیانت زوج در آرای قضایی یافت شد درخصوص دادخواست زوج به خواسته الزام به تمکین بود که دلیل عدم تمکین خود را رابطه زوج با خانمی دیگر و مزاحمت آن خانم نسبت به خود عنوان کرده بود که این رابطه، وجه نامشروع بودن آن محرز نبوده؛ لذا محکومیتی وجود نداشته است، به همین جهت بدوی رد خواسته زوج در تجدیدنظر نقض میشود، بر این مبنا که صرف ایجاد مزاحمت یا رابطه احتمالی (ثابت نشده) دلیل عدم تمکین زوجه نمیشود.
7-مجازات خیانت
آنچه که در عرف خیانت شخص به همسر نامیده میشود در زبان حقوقی عناوین خاصی دارد که مهمترین این عناوین، زنای محصنه و روابط نامشروع مادون زنا است که در قوانین کیفری ایران بهعنوان جرم شناخته شده و دارای مجازات مشخص قانونی است. رابطه مرد با زن دیگر میتواند بهطور شرعی یا غیر شرعی انجام گیرد. اگر مردی زن دیگری غیر از همسر خود را بهطور پنهانی صیغه کند اگر چه به همسر خود خیانت کرده است؛ اما فعل او از جمله جرایم جنسی قرار نمیگیرد. اما اگر بدون جاری ساختن صیغه عقد، با زن دیگری رابطه نامشروع داشته باشد زنا محسوب میشود. در زیر به بررسی زنای محصنه و روابط نامشروع مادون زنا میپردازیم.
1-7-زنای محصنه و مجازات آن
یکی از مصادیق خیانت زنای محصنه است. زنای محصنه به معنای آن است که شخص زنا کننده دارای همسر دائمی باشد بهگونهای که هرگاه بخواهد با همسر خود نزدیکی کند مانعی در کار نباشد و با این حال تن به زنا داده باشد. مجازات زنای محصنه در مورد مرد زناکاری که متأهل است، اگر پیرمرد است ابتدا یکصد ضربه شلاق و سپس سنگسار است و اگر جوان است فقط او را سنگسار میکنند و بنابر احتیاط واجب شلاق نزنند، در مورد زن متأهل نیز همین حکم جاری است. اگر مردی که متأهل است و زن او در اختیار اوست اما هنوز با او زناشویی نکرده، اگر این مرد با زنی زنا کند او را صد ضربه شلاق میزنند و سر او را هم میتراشند و به مدت یکسال او را از شهرش تبعید میکنند. ولی برای زن زناکار حکم تراشیدن سر و تبعید جاری نیست. بنابراین مجازات زناي مرد متأهل یعني مردي که قبل از نزدیکي با همسر خود، مرتکب زنا شده، علاوه بر شلاق، تراشیدن موي سر و تبعید ميداند. مفهوم مخالف ماده این اســت که بــراي زن متأهل چنین مجازاتي وجود نداشــته و مشمول حکم زناي ســاده ( 100ضربه شلاق) ميشود. درنتیجه مجازات مرد شــدیدتر از مجازات زن خواهد بود. شــكي نیســت كه ارتکاب این نوع زنا نســبت به زناي ســاده قبیحتر اســت؛ یعني فردي که با وجود داشــتن همسر (زوجه یا زوج) مرتکب زنا ميشود؛ گرچه هنوز عمل زناشــویي با همسر خود انجام نداده؛ اما قابلیت سرزنش بیشتري دارد. (یزدیان، 1388: 86).
اگر اين رابطة نامشروع با چهار شاهد عادل و ديگر شرايط آن ثابت شود، حکم زنا بر زن جاري ميشود. اگر چهار شاهد عادل وجود نداشت، حکم آن در قرآن اينگونه بيان شده است: “والَّذينَ يَرمونَ اَزوَجَهُم ولَم يَکُن لَهُم شُهَدأُ اِلاّ اَنفُسُهُم فَشَهـَدَةُ اَحَدِهِم اَربَعُ شَهـَدَتٍ بِاللّهِ اِنَّهُ لَمِنَ الصّـَدِقين والخـَمِسَةُ اَنَّ لَعنَتَ اللّهِ عَلَيهِ اِن کانَ مِنَ الکـَذِبين; (نور، 6 و 7) «کساني که همسران خود را متهم به عمل منافي عفت ميکنندو گواهاني جز خودشان ندارند، هر يک از آنان بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهند که از راست گويان است و در پنجمين بار بگويد: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد.»
پس از اين پنج شهادت مرد، زن ميتواند اين اتهام را با پنج شهادت ديگر از خود نفي نمايد. اين شهادتها در محکمة عدل و در حضور قاضي انجام ميگيرد، که در اصطلاح فقه به آن “لعان” گفته ميشود. در صورتي که مرد و زن در حضور قاضي اين شهادتها را اجرا کنند، زن و مرد بدون نياز به صيغة طلاق فوراً از هم جدا ميشوند. زن براي هميشه بر مرد حرام ميشود و ازدواج مجدد ميان آن دو امکان ندارد. حد قذف (مجازات اتهام زنا به زن پاک دامن) از مرد و حد زنا از زن برداشته ميشود، و اگر از اين ماجرا فرزندي به وجود آمده باشد از مرد منتفي و به او نسبتي نخواند داشت؛ ولي نسبتش با زن محفوظ است. البته اگر زن از پنج شهادت خودداري کرد، حد زنا بر او جاري ميشود. (کلانتری ،پیشین :312).
2-7-داشتن شاکی خصوصی در زنای محصنه
در قانون مجازات عمومی سابق، اصولاً زنا و لواط و سایر اعمال منافی عفت در صورت اکراهی بودن یا زیر هجده سال بودن بزه دیده، یا متأهل بودن مرتکب، جرم محسوب میشد. در فرض اخیر، ماده 212قانون مذکور در مورد زن و مرد متأهلی که مرتکب رابطه نامشروع میشدند، مجازاتهایی را مقرر میکرد، اما نکته مهم اینکه، در ذیل این ماده آمده بود: «در صورت ارتکاب رابطه نامشروع از سوی مرد متأهل، زوجه او و در صورت ارتکاب زن متأهل، شوهر او سمت مدعی خصوصی را داشته و تعقیب جزایی موکول به شکایت آنها است.
با وجود نسخ صریح این قانون، ملاک ارائه شده مذکور میتواند اکنون نیز مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، شکایت مردی که همسرش با دیگری ارتباط نامشروع داشته یا برعکس زنی که شوهرش مرتکب رابطه نامشروع با دیگری شود، باید مورد پذیرش قرار گیرد. نظریه شمارهی 7/7270مورخ 1382/8/ 28اداره حقوقی قوه قضاییه نیز صراحتاً زوج و زوجه را در صورت ارتکاب جرم زنای محصنه از سوی دیگری واجد حق شکایت و مطالبه ضرر و زیان دانسته است، اما آیا غیر از زن و شوهر، سایر بستگان نمیتوانند بهعنوان شاکی خصوصی طرح شکایت کنند؟ ورود ضرر و زیان حیثیتی در این جرایم به بستگان درجه اول مرتکب، امری بدیهی است، ضابطه دقیقی در این زمینه نمیتوان ارائه داد؛ قاضی باید در هر مورد باتوجهبه موضوع، مصداق شاکی خصوصی را تشخیص دهد .آنچه مسلم است اینکه نباید دامنه افراد ذینفع را گسترش داد؛ قاضی باید با توجه به مصداق پیش رو، ذینفع بودن فرد شاکی را تشخیص دهد. بههرحال، فقدان ضابطهای مشخص در این زمینه موجب اتخاذ رویههای متناقض خواهد بود. ضروری است قانونگذار به مانند آنچه در قانون مجازات عمومی آمده بود، افراد ذی سمت برای شکایت در جرایم منافی عفت را مشخص کند. (حدادزاده نیری، 1388: 125).
بهرغم نوآوریهایی که در قانون آیین دادرسی کیفری دارد، این اشکال همچنان باقی است؛ بهنحوی که درخصوص تحقیق در جرایم منافی عفت، به افرادی که حق شکایت خصوصی دارند، تصریح نشده است.
3-7-رابطه نامشروع مادون زنا
جرم دیگری که میتوان تحت عنوان خیانت به همسر به آن اشاره کرد عبارت است از رابطه نامشروع مادون زنا که شامل مواردی مانند تماس فیزیکی و در آغوش گرفتن توسط فردی از جنس مخالف (غیر از همسر) میشود که مجازات آن شلاق تا 99 ضربه و از نوع جرایم تعزیری است. در ماده 637 قانون بهطورکلی به ارتباط زن و مرد خارج ارتباط زناشویی اشاره کرده است كه در عرف به آن رابطه نامشروع گفته میشود. این جرم در قانون اینگونه تعریف شده است كه «هرگاه زن و مردی كه بین آنها علقه زوجیت نباشد مرتكب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت «غیر از زنا» از قبیل تقبیل یا مضاجعه (تقبیل به معنای بوسیدن است و معنی مضاجعه نیز گردن به گردن شدن است) شوند، به شلاق تا 99 ضربه محكوم خواهند شد.» لازم به ذکر است که در خصوص جرایم فوقالذکر، همسر بهعنوان ذینفع میتواند شکایت را مطرح کند و مقام قضایی از حدود شکایت مطروحه مکلف به رسیدگی است و در صورت مطرح نبودن شاکی خصوصی مقام قضایی حق تحقیق و پرسش در خصوص جرایم فوق از جمله جرایم فوق که از جمله جرایم منافی عفت هستند را ندارد.
در زمینه رابطه مشروع مادون زنا تفسیرهای مختلفی در آرای وحدت قضائی و نظریههای مشورتی آمده است که نشان دهنده ابهام در این زمینه است. در سی و هشتمین جلسه نقد آراء دادگاههای تجدیدنظر استان تهران با موضوع تبیین قلمرو و مصادیق ماده 637قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب 1375که در بهمن1394انجام شده، نظر اکثریت قضات به این شرح بوده که: «موضوع ماده 637قانون مجازات اسلامی دارای دو قسمت است؛ نخست روابط نامشروع و دوم عمل منافی عفت به غیر از زنا و قیود تقبیل (بوسیدن) و مضاجعه (همآغوشی) تمثیلی برای قسمت دوم این ماده است و جرم رابطه نامشروع به صرف برقراری رابطهای که محتوای آن برخلاف شرع باشد، محقق میشود و نیازی به تماس فیزیکی نیست». نظریه مشورتی شماره 979/7-2/3/63اداره حقوقی قوه قضاییه «مکاتبه عاشقانه جرم نیست».
نظریه مشورتی شماره 3880/7-14/4/1381اداره حقوقی قوه قضاییه «رابطه نامشروع، موضوع ماده 637قانون مجازات اسلامی (کتاب پنجم) در قانون تعریف نشده، معهذا، همانطور که از عنوان آن بر میآید عملی دوجانبه یعنی توافق دو نفر زن و مرد اجنبی (نامحرم) بر نوعی از روابط جنسی ناقص غیر از زنا و امثال آن است. بنابراین؛ صرف مکالمه تلفنی یا ارتباط اینترنتی، قدم زدن در پارک یا خیابان بدون لمس یکدیگر، مکاتبه نوشتاری یا مجازی رابطه نامشروع به معنی یادشده بهشمار نمیآید.» اخیراً در یکی از آراء قضایی حتی دست دادن زن و مرد نامحرم از روی عادت (ولو غلطی رایج) و بدون التذاذ جنسی را مشمول وصف مجرمانه ندانسته است. (جوانمرد، 1396: 46).
همانطور که مشاهده میشود اداره حقوقی قوه قضاییه در طول سی و چند سال از فعالیت خود که قطعاً از ترکیب گونههای فکری مختلف اعضای منصوب در این نهاد بهرهمند بوده است. رویکردهای متفاوتی را در خصوص روابط نامشروع میان زنان و مردان اتخاذ کرده است، بهطوریکه در دهه شصت و هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی ارتباط تلفنی و مکاتبهای و صرف خلوت کردن زن و مرد نامحرم را جرم نمیداند. اما در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود ارتباط تلفنی و یا مجازی که محتوای آن صحبتهای جنسی باشد را جرم میداند. (همان :41).
در خصوص حکم خیانت زن به شوهر در فضای مجازی باید گفت که اگر خیانت زن به شوهر در فضای مجازی بهصورت جرم رابطه نامشروع شده باشد، زن به مجازات این جرم یعنی شلاق تا ۹۹ ضربه محکوم میشود.
8-تهمت خیانت
یکی از مسائلی که در زمینه روابط زناشویی وجود دارد تهمت خیانت است. ممکن است هریک از زوجین تهمت ناروا به همسر خود بزنند. دراین صورت مرتکب جرم تهمت شدند. دراین زمینه خداوند در قرآن میفرماید: «و کسانی که زنان عفیفه پاکدامن را به زنا متهم میکنند، سپس چهار شاهد نمیآورند، پس به آنان هشتاد تازیانه بزنید، و هرگز شهادتی را از آنان نپذیرید و اینانند که در حقیقت فاسقاند». (نور،4)
و تنها راه برای این افراد را توبه میداند: «مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و مفاسد خود را اصلاح نمایند که بدون تردید خدا [نسبت به آنان] بسیار آمرزنده و مهربان است. (نور،5). حد قذف (مجازات اتهام زنا به زن پاک دامن) از مرد و حد زنا از زن برداشته میشود و اگر از این ماجرا فرزندی بهوجود آمده باشد از مرد منتفی و به او نسبتی نخواند داشت؛ ولی نسبتش با زن محفوظ است. البته اگر زن از پنج شهادت خودداری کرد حد زنا بر او جاری میشود. در ايـنجا قرآن يك استثنا و تبصرهاى بر حكم قذف بيان كرده به اين معنى كه اگر شوهرى همسر خـود را مـتهم به عمل منافى عفت كند و بگويد او را در حال انجام اين كار خلاف با مرد بيگانهاى ديـدم، حـد قـذف (هشتاد تازيانه) در مورد او اجرا نمىشود, و از سوى ديگر ادعاى او بدون دليل و شاهد نيز در مورد زن پذيرفته نخواهد شد. در ايـنـجـا قـرآن راهحلى پيشنهاد مىكند كه مسئله به بهترين صورت و عادلانهترين طريق حل مىگردد و آن اين كه نخست بايد شوهر چهار بار شهادت دهد كه در اين ادعا راستگو است .
نتیجهگیری
بهنظر میرسد احتمال عاملیت خیانت زوج بر انحلال عقد نکاح به شکل فسخ و طلاق بسیار قوی باشد. البته اگر در فسخ اولاً از احصایی بودن عوامل آن به شکل بیماری یا عیب صرفنظر کنیم و ثانیاً عیبها و بیماریها را در جسمانی و مادی محدود نکنیم؛ بلکه عیبهای معنوی که شاید مواردی از آن بهنوبه خود زیانبارتر از عیبهای مادی باشد را نیز عامل فسخ بدانیم و یا در قالب تخلف از شرط صفت باتوجهبه متقن بودن پاکی بهعنوان صفت بنایی متعاقدین، خیانت را بهعنوان فقدان پاکی عامل فسخ نکاح محسوب کنیم و البته با این قید که فقدان صفت را منحصر به زمان عقد ننماییم. درمورد طلاق نیز باتوجهبه اینکه علیالاصول تابع اراده زوج است و در موارد مطالبه آن توسط زوجه تشریح شده است، لذا با عنایت به موارد مذکور و در نظر گرفتن تمثیلی بودن آنها و نیز باتوجهبه مفهوم نشوز و عسروحرج امکان تجویز مطالبه انحلال نکاح به شکل طلاق به دلیل خیانت وجود خواهد داشت.
آنچه که در عرف خیانت شخص به همسر نامیده میشود در زبان حقوقی زنای محصنه و روابط نامشروع مادون زنا نامیده میشود که در قوانین کیفری ایران بهعنوان جرم شناخته شده است. برای زنای محصنه مجازات شدید در نظر گرفته شده است. در زنای محصنه زن و یا مردی که عمل زنا را مرتکب میشود متأهل باشد به این معنا که هروقت بخواهد میتواند با همسر خود رابطه زناشویی برقرار کند. زنای محصنه به دلیل قبح بالاتر و جهت حفظ و تحکیم بنیان خانواده دارای مجازات شدیدتری است و مرتکب رجم یا همان سنگسار خواهد شد. مجازات زنای محصنه درصورتی سنگسار است که در آن، زناکار با فرد عاقل و بالغ زنا کند، در غیر این صورت مجازات مرتکب صد ضربه شلاق است. رابطه مرد با زن دیگر میتواند بهطور شرعی یا غیر شرعی انجام گیرد. اگر مردی زن دیگری غیر از همسر خود را بهطور پنهانی صیغه کند، اگر چه به همسر خود خیانت کرده است اما فعل او از جمله جرایم جنسی قرار نمیگیرد. اما اگر بدون جاری ساختن صیغه عقد با زن دیگری رابطه نامشروع داشته باشد زنا محسوب میشود. همچنین برقراری ارتباط یکی از همسران از طریق فضای مجازی به وسیله پیامک یا شبکههای اجتماعی با افراد نامحرم نیز در زمره جرایم مادون زنا قرار میگیرد و در صورتی که ثبات شود با قصد لذت جنسی اینگونه روابط برقرار شده است به مجازات شلاق تعزیری محکوم میشوند.
منابع:
اجتهادی، مصطفی، واحدی، گلناز (1396) بررسي جامعهشناختي پتانسيل خيانت در روابط زناشويي و عوامل مؤثر بر آن در بين كارمندان ادارات دولتي و خصوصي، مجله جامعه شناسي ايران، دوره هفدهم، شماره 4
پورقناد، محدثه و همکاران (1398) خیانت زناشویی: کاوشی در دیدگاهها، عوامل و پیامدها، رویش روانشناسی
جوانمرد، بهروز (1396) رویههای قضایی و نظریههای مشورتی پیرامون جرم رابطه نامشروع، دو فصلنامه رویه قضایی (حقوق کیفری)، شماره 1
حدادزاده نیری، محمدرضا (1388) تحقیق در جرایم منافی عفت، مجله حقوقی دادگستری سال 73شماره67
خدمتگذار، حسین و همکاران (1387) بـيوفـايي همـسران، تهـران، چاپ اول انتشارات قطره
دهخدا، علی اکبر (1377) لغتنامه، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول،
داداشی نیاکی، محمدرضا. (1400). نقش خیانت زوج در انحلال نکاح. پژوهشهای حقوقی، 20(47 )، 223-237.
سرمدی، یاسمن، و احمدی، خدابخش. (1400). میزان آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی زوجین. خانوادهپژوهی، 17(1 (پیاپی 65) )، 81-98
طریحی، فخرالدین(1375) مجمعالبحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، 1375، چاپ سوم، ج 6
طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن (1407 ق) تهذیب الاحکام تهران: دارالکتب الاسلامیه، جلد 7
قرشی، علی اکبر (1371) قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371، چاپ ششم، ج 2
عاملی، زینالدین ( 1413ق) مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام) قم: مؤسسه معارف اسلامی، 1413 ق، جلد8
مشکور، محمدجواد (1387) فرهنگ معارف اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ ششم، ج 2،
محقق، داماد، مصطفی(1382) حقوق خانواده، تهران: نشر علوم اسلامی
مریدیان، شفیعی (1396) معیارها و شاخصهای اخلاقی پنهانکاری نامطلوب بر روابط زناشوئی، مطالعات جنسیت و خانواده، سال پنجم، شماره اول
نجفی، محمدحسن ( 1377 ق) جواهرالکلام، بیروت: دار احیا التراث العربی، جلد 29
یزدیان جعفری جعفر (1388) نقش جنسیت در مجازات مجرم، فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان، سال دوازدهم، شماره 45
لینک دریافت پیدیاف شماره دهم فصلنامهبینالملليماهگرفتگی/ تابستان ۱۴۰۴:
انتشار فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/ تابستان ۱۴۰۴(تهیه فایل پیدیاف)
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_سوم
#شماره_دهم
#تابستان_۱۴۰۴

موارد بیشتر
جا زدن پیرفت زمانی رویدادها بهجای منطق علّی ✍سپیده نوریجمالویی(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴)
نگاهی به رمان «بابا گوریو»✍مریم یزدانمهر(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴)
تأثیر تروما بر ساختار روایت ✍فرشته اشتری(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴)