فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی
سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴
مطالعات تخصصی زنان
بازخوانی فضا،جنسیت و عاملیت زنانه
در یک مناسک مذهبی
(تحلیل فمنیستی تکیهی سادات اخوی)
✍زهرا اسماعیلی
«تکیه سادات اخوی» در محلهی سرچشمه تهران از قدیمیترین و خاصترین تکیههای مذهبی است که، فرصت نادری برای تحلیل از منظر فمینیستی و پژوهشهای جنسیت فراهم میکند. ویژگیهایی چون حضور همزمان و بدون مانع زنان و مردان، چینش فضایی منحصربهفرد، و مرکزیت بدن زنانه در عزاداری، این تکیه را به پژوهشی موردی قابل توجه در حوزهی فضا، مذهب، و جنسیت و قدرت بدل کرده است. این مقاله با بهرهگیری از نظریههای فمینیسم فضامحور، فمینیسم اسلامی، و فمنیسم پسااستعماری، نسبت میان قدرت، جنسیت و تجربه دینی در این تکیه را واکاوی میکند.
تکیههای عزاداری در ایران، بهویژه در روزهای ماه محرم، نهتنها فضاهایی برای مناسک مذهبیاند، بلکه میدانهای بازنمایی و بازتولید نقشهای جنسیتی و ساختارهای قدرت اجتماعی نیز بهشمار میآیند. در میان صدها تکیه فعال در ایران، تکیه سادات اخوی در محله سرچشمه تهران، بهواسطه ساختار منحصر بهفرد فضایی و نحوهی مشارکت جنسیتی در عزاداری، بستری ممتاز برای تحلیل فمینیستی فراهم میآورد. حضور همزمان و دوشادوش زنان و مردان، بدون پرده یا مانع، و جایگیری زنان در مرکز حیاط، این امکان را بهوجود آورده است که فضا نه صرفاً بازتابنده نظم مردانه، بلکه محل چالش و بازتعریف آن نیز باشد.
چارچوب نظری این مقاله از تلفیق سه نظریه بهره میبرد:
1. فمینیسم فضامحور (با تأکید بر نظریههای دُری مَسی و لوفور) برای بررسی ساختار فضایی و نسبت آن با قدرت جنسیتی؛
2. فمینیسم اسلامی برای تحلیل پویاییهای زنانه در بسترهای دینی سنتی؛
3. فمینیسم پسااستعماری برای درک عاملیت زن مسلمان در خارج از دوگانهی سنت/ مدرنیتهی غربی
ساختار فضایی تکیه و بازتوزیع قدرت جنسیتی:
در بسیاری از تکیهها، زنان به حاشیهی فیزیکی رانده میشوند؛ در بالکنها، پشت پرده یا در فضاهای جداگانه. اما در تکیه سادات اخوی، زنان در مرکز حیاط مستقرند و روضهخوانان و مردان در اطراف و روی سکوها قرار دارند. این تغییر مکانیابی، بهنوعی بازتوزیع فضایی قدرت را رقم میزند که نظم رایج را به چالش میکشد. بااینحال، قدرت گفتار و رهبری مراسم، همچنان در دست مردان باقی است.
تفکیک جنسیتی در فضای مذهبی یکی از ابزارهای اصلی حفظ نظم مردسالار در جامعه دینی ایران است. حذف پرده در این تکیه، نمادین و سیاسی است؛ نهفقط بهمعنای هممکانی زن و مرد، بلکه بهمعنای بهرسمیت شناختن «بدن زنانه در فضا» است. بااینحال، جایگاه صوتی و روایی زن همچنان خاموش یا منفعل است. و این، نشانهای از انتقال جزئی قدرت و نه واژگونی آن است.
بدن، عزاداری و عاملیت زنانهی بدن زن در این تکیه، قابل رؤیت، فعال و درگیر با سوگواری است. زنان نهفقط شنونده بلکه فاعلان گریه، حرکت، و واکنشهای احساسیاند. با وجود این، مداحی، سخنرانی، همچنان ازسوی مردان هدایت میشود. این وضعیت، نشانگر شکاف میان حضور بدنی و غیاب گفتاری زنان در مناسک مذهبی است.
حضور زنان در تکیه سادات اخوی را نمیشود صرفاً محصول مدرنیته یا مقاومت سیاسی دانست؛ بلکه باید آن را نمونهای از عاملیت فرهنگی زنان مذهبی در بستر سنتی بهشمار آورد. فمینیسم اسلامی این نوع کنش را نه بهعنوان شکست، بلکه بهعنوان بازتعریف از درون ساختار در نظر میگیرد.
فمنیسم اسلامی همواره بهجای حذف صورت مسئلهای بهنام دین و مذهب، سعی در ارائهی راهکارهای تقویت عاملیت زنان مذهبی در مناسک مذهبی داشته است؛ اما با وجود فضاهای بازشده در برخی تکیهها، ساختارهای مردسالار همچنان قدرتمند باقی ماندهاند.
برای غلبه بر این موانع نیاز به تشکیل حلقههای زنانه است. این گروههای زنانه با رویکرد فمنیستی میتوانند در ابتدا جلسات جداگانه برگزار کنند و با کسب اعتبار اجتماعی، بهتدریج وارد تکیههایی با ساختارهای مشترک شوند و امکان تغییر ساختار را از درون، با ایجاد گفتمانی مشترک پدید آورند.
گسترش آموزشهای دینی به زبان فمینیستی و تحلیلهای دینی از منظر فمینیستی به زنان، میتواند ابزارهایی مفهومی برای بازنگری در نقش خود در فضای دینی ارائه دهد.
توسعه رسانههای مذهبی زنانه و استفاده از رسانههای اجتماعی همچون: پادکستها، وبسایتها و صفحات اینستاگرامی برای ترویج دیدگاههای زنمحور در عزاداری، باعث شکلگیری زیستجهانی فرهنگی مستقل و مؤثر برای زنان مذهبی میشود.
تولید منابع علمی و هنری درباره فعالیتهای زنان در تکیهها، عزاداریها و هیئتها، میتواند نقش آنها را تثبیت کند و مشروعیت اجتماعی بیشتری به این کنشها بدهد؛ همچنین زنان مذهبی میتوانند با بهرهگیری از ظرفیت سایر جنبشهای عدالتمحور در جهان اسلام (همچون زنان اصلاحطلب در مصر، تونس، یا لبنان) تجربههای خویش را جهانیتر کنند و فشار اجتماعی برای تغییر ساختاری را افزایش دهند. تکیه سادات اخوی، نمایانگر نوعی مقاومت نرم در برابر نظم مردسالار مذهبی است؛ مقاومتی که در معماری، مکانیابی بدنه، و حذف نمادهای جداساز همچون پرده نمود یافته است. با وجود آنکه هنوز بسیاری از ابزارهای معنابخش و اجرایی مراسم در اختیار مردان است؛ اما فضا برای بازخوانی و بازتعریف نقش زن فراهم شده است. این تکیه، گواهی است بر اینکه زن ایرانیمذهبی میتواند همزمان در دل سنت حضور داشته باشد و آن را بازسازی کند. ارائه راهکارهای عملی برای تقویت این عاملیت، گامی است در جهت دینیتر، عادلانهتر و مشارکتیتر ساختن فضاهای مذهبی.
منابع (نمونهای اولیه):
Massey, Doreen. (1994). Space, Place, and Gender. Polity Press.
Mahmood, Saba. (2005). Politics of Piety: The Islamic Revival and the Feminist Subject. Princeton University Press.
Lefebvre, Henri. (1991). The Production of Space. Blackwell.
افضلی، فاطمه. (۱۳۹۷). «نقش زنان در عزاداریهای آیینی ایران». فصلنامه زن در توسعه و سیاست، ۱۶(۳).
موحدی، نیره. (۱۴۰۰). «تفکیک جنسیتی در فضاهای مذهبی و بازخوانی نقش زنان».
این نوشتار پیشکش میشود به:
«او» که با حضورش مفهوم «مرکزیت بیصدا» را آموختم؛ او که همچون نقطهی مرکزی این جهان، بیادعا اما بنیادین همهچیز را در مدار خود نگه میدارد.
برای او که نامش در این سطرها نیامده است؛ اما نفس تمام حروف از اوست.
لینک دریافت پیدیاف شماره دهم فصلنامهبینالملليماهگرفتگی/ تابستان ۱۴۰۴:
انتشار فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/ تابستان ۱۴۰۴(تهیه فایل پیدیاف)
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_سوم
#شماره_دهم
#تابستان_۱۴۰۴
موارد بیشتر
یادداشتی بر فیلم «دوستداشتنی»✍امیرحسین تیکنی(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴)
نقدی بر فیلم «پیرپسر» ✍طاهره بارئی(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴)
نقد فیلم سینمایی« ابد و یک روز» ✍حوریه سیدغراب(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ دهم/تابستان ۱۴۰۴)