فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی
سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴
مطالعات تخصصی سلامت اجتماعی
تاریخ در چنگال روایتهای سلطه
✍م. شریفی
دبیر مطالعات تخصصی سلامت اجتماعی
تاریخ هرگز قاضی بیطرفی نیست که حقایق را فارغ از جهتگیریها بازگو کند؛ بلکه آینهای است که شکستهای قدرت حاکم را منعکس میکند. بااینحال، در قلب این روایتهای تحریفشده، «زیست انسانی» بهمثابه محور اصلی پنهان میماند. تاریخ انسان را میتوان به دو فصل متمایز تقسیم کرد:
1. پیشاتاریخ
عصر همزیستی آمیخته با طبیعت، پیش از تولد نهادهای سلسلهمراتبی؛ عصری که انسان بازیگر اصلی صحنهی زندگی خویش بود، بیآنکه نقشش به نمایشنامههای ازپیشنوشته تقلیل یابد.
2. پساتاریخ
عصر سیاستزدگی، که در آن انسان از سوژهای خلاق به شیئی نقشپذیر فروکاسته میشود. این نمایشنامه نه برآمده از خواست جمعی، بلکه زادهی خردِ معطوف به سلطه است. حکومتها همچون کارگردانانی ماهر، سناریوی اجتماعی را میسازند؛ دیالوگهایی ازپیشتعیینشده از مصرفگرایی افراطی تا انگارههای سیاسی که شهروندان را به اجرای نقشی مکانیکی وامیدارند. در این صحنه، تودهها آگاهانه یا ناآگاه به بازیگرانی تبدیل میشوند که ترس از طردشدن و آزادی مشروط را به بهای پذیرش اسارتی شیرین معامله کردهاند. این تمایل که انسان نیازمند توجه است و در کانون توجهات قرار گیرد همواره دردی دائمی است؛ لیکن بیحسی ناشی از مسکنهای مدرن، اجازه نمیدهد به این درد پی ببریم.
سلطه؛ از بدن تا ذهن
سلامتی در نگاه نخست، مفهومی فردی و پزشکی به نظر میرسد؛ اما در لایههای عمیقتر، عرصهای است برای اعمال قدرت. نظام حاکم با تعریف استانداردهای سلامت (از تناسب اندام تا سلامت روان) ملغمهای پرهیاهو به راه انداخته است تا توجهات به آن منحرف شوند و درعینحال بازار کالاهای مصرفی داغتر شود.
سلامتی، این واژهی بهظاهر بیآلایش، به ابزاری پیچیده برای نظامهای حاکم با تعریف استانداردهای سلامت از ایدئالهای فیزیکی تا معیارهای ایدئولوزیک نهتنها بدنها را نظم میدهند، بلکه ذهنها را نیز در چارچوبی از «نرمالسازی، یکسانسازی و یکدست کردن» زندانی میکنند. این فرایند، انسان اندیشهورز را به ماشینی فرمانبردار تبدیل میکند که هستیاش در خدمت بازتولید مناسبات سلطه مصادره میشود. در این وضعیت هویت، دیگر برپایهی اصالت تاریخی شناخته نمیشود؛ بلکه عاملی بیشکل است در دستان تقدیر. بینظری و بیتفاوتی که امروز گریبانگیر شده است ناشی از انقیاد هویت مستقل است.
توهم پیشرفت؛ شتابزدگی بهمثابهی جادوی جمعی
مدرنیته با وعدهی رفاه، بشریت را در دام «شتابِ بیمعنا» اسیر کرده است. این شتاب چنان ذهنها را مست کرده است که حتی دردِ ازخودبیگانگی این فریاد خاموش هستی به حسی عادی تقلیل یافته است. همانگونه که هایدگر هشدار میدهد: «فراموشی وجود»، بزرگترین بحران انسان معاصر است. «رهایی ممکن است، اگر بخواهیم!»
سهگام تا بازیابی خویشتن
۱. خودآگاهی ازطریق نفی
پردههای آینههای دروغین را کنار بزنیم. بهجای تکرار فهرست «آنچه هستیم»، جسارت کشف «آنچه نیستیم» را پرورش دهیم. نفی نقشهای تحمیلی، نخستین طغیان علیه مصادره هویت است.
۲. تاریخخوانی انتقادی
روایت رسمی تاریخ را واژگون کنیم. حفرههای سکوت نقاطی که قدرت صدای حقیقت را خفه کرده را بیابیم. همانگونه که فوکو تاکید میکند: «تاریخ گورستانی است که قدرت، جنازههای حقیقت را در آن فشرده است.»
۳ . بازتعریف سلامت بهمثابهی مقاومت
سلامت واقعی نه در اطاعت کورکورانه، بلکه در توان نقد ساختارها، اندیشیدن مستقل، و خلق معنایی رهاییبخش معنا میشود.
پایان نمایشنامه
قدرت از سایهها هراس دارد؛ از آگاهیهایی که تابوها را میشکافند. رسالت ما تبدیل شدن به «ذرهبینهای اجتماعی» است؛ ابزارهایی که ناهمواریهای نظم موجود را عیان میکنند. این گذار سه مرحله را میطلبد:
خودآگاهی: نقد باورهای القاشده و رهایی از الگوهای مصرفی
همآگاهی: خروج از انزوای تحمیلی و ایجاد گفتمانهای جمعی
فراآگاهی: بازسازی هویت ملی و بازنویسی روایتها بر اساس اصالت تاریخی
همانگونه که کامو تأکید میکند: «شورشگر واقعی نه میخواهد ارباب باشد، نه برده.» تنها در این میانه است که انسان از بازیگر نمایشنامه دیگران، به مؤلف سرنوشت خویش بدل میشود.
لینک دریافت پیدیاف شماره نهم فصلنامهبینالملليماهگرفتگی/ بهار ۱۴۰۴:
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_سوم
#شماره_نهم
#بهار_۱۴۰۴
موارد بیشتر
نقش خانواده در ساختن جامعهای آشتیجو به قلم دکتر پرنیا رضیپور(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴)
آیا هنر محصول گذر از هنجارهاست؟ به قلم سعید تقینیا(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴)
به نظاره نشستن و ابژگی بدن زن در آثار هنری به قلم آیدین آریایی(فصلنامۀ بینالمللی ماهگرفتگی سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴)