خانه‌ی جهانی ماه‌گرفتگان

مجموعه مستقل مردم‌نهاد فرهنگی، ادبی و هنری

ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید به قلم دکتر افشین مداح و دکتر طیبه رضایی‌شورکی(فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی سال دوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴)

فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی

سال سوم/ شمارۀ نهم/بهار ۱۴۰۴

مطالعات تخصصی اندیشه و فلسفه 

ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید

✍ دکتر افشین مداح

✍دکتر طیبه رضایی‌شورکی

 

چکیده:

ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید، نه‌تنها فرایند ارتکاب جرم را آسان می‌کند؛ بلکه در تکرار و گسترش جرم‌های این گروه نیز نقش اساسی دارد. این ذهنیت باعث می‌شود افراد، دست به رفتارهای غیرقانونی بزنند بدون اینکه دچار احساس گناه یا ترس ملموسی شوند. تأثیرات آن را می‌شود در چند محور اصلی فشرده کرد: عادی‌سازی (Normalization) و کاهش موانع اخلاقی، توجیه اخلاقی و نبود احساس مسئولیت، ریسک‌پذیری محاسبه‌شده، اثر تقلیدی و سرایت فرهنگی، کاهش بازدارندگی قانونی و اجتماعی.

مجرم یقه‌سفید با توجیه عملکردها، رفتارش را برای خود و دیگران عادی نشان می‌دهد. عبارت‌های رایجی مانند «همه انجام می‌دهند» یا «این بخش جدایی‌ناپذیر کسب‌وکار است» به کاهش حس گناه کمک می‌کند. این روند، مرز بین رفتار قانونی و غیرقانونی را کم‌رنگ می‌سازد و ارتکاب جرم را ساده‌تر می‌کند. ذهنیت مجرمانه باعث پدید آمدن تفکری می‌شود که فرد خود را نه‌تنها مجرم، بلکه حتی گاهی نجات‌بخش یا خدمت‌گزار سیستم می‌بیند؛ مثلاً  سپرده‌دزدان (اختلاس‌گران) ممکن است چنین بیندیشند که شرکت یا سازمان باید «هزینه»ی خیانت یا سوءمدیریت خود را بدهد. این توجیه‌های اخلاقی، انگیزه‌ی ارتکاب جرم را تقویت می‌کند و مانع بازدارندگی فرد می‌شود. به سبب باور به مصونیت یا شناخت راه‌های دور زدن قانون، افراد بیشتر ریسک می‌کنند. مغز آن‌ها به‌جای اندیشیدن درباره‌ی پیامدهای اخلاقی یا قانونی جرم، سود و زیان را تحلیل می‌کند. هرچه فرد بیشتر موفق شود (دستگیر نشود)، این ذهنیت نیرومند می‌شود و به انجام جرم‌های بزرگ‌تر منجر می‌شود. وقتی مدیر یا کارمند درجه بالا با این ذهنیت رفتار مجرمانه را به‌آسانی انجام می‌دهد، این الگو ممکن است به دیگر همکاران نیز منتقل شود. این روند موجب «هنجار شدن» جرم در محیط سازمانی و تکرار زنجیره‌ای آن می‌شود. ذهنیت مجرمانه موجب می‌شود افراد به روش‌های پنهان‌سازی، جعل اسناد و حذف شواهد دست بزنند. تصور آشکار نشدن یا کیفر (به‌دلیل جایگاه اجتماعی و روابط قدرت) موجب افزایش ارتکاب جرم‌های پیچیده‌تر و سازمان‌یافته‌تر می‌شود؛ نمونه‌ی آشکار آن رسوایی شرکت Enron است؛ مدیران این شرکت با عادی‌سازی رویه‌های غیرقانونی (جعل اسناد، حساب‌سازی)، این ذهنیت را جا انداختند که «همه‌ی شرکت‌های بزرگ این کار را می‌کنند» و «خطر دستگیری ناچیز است.» این موجب شد جرم به‌صورت سازمان‌یافته در شرکت تکرار شود و حتی کارمندان تازه‌وارد نیز به‌سرعت به این فرهنگ بپیوندند. ذهنیت مجرمانه عامل پنهان اما کلیدی در بزه‌کاری، استمرار و گسترش جرم‌های یقه‌سفید است. تا زمانی که شکل‌گیری این ذهنیت در سطح فردی و سازمانی شناسایی، کنترل و اصلاح نشود، مبارزه با جرم‌های یقه‌سفید دشوار و حتی ناممکن خواهد بود.

کلیدواژه: مجرمان یقه‌سفید، جرم شناسی، رفتارشناسی، ذهنیت مجرمانه، مکتب کلاسیک، محاسبه‌گری مجرمانه، عقلانیت کیفری. .

مقدمه:

ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید (یا همان ذهنیت مجرمانه سفیدپوشان) موضوعی مهم در روان‌شناسی جنایی، جرم‌شناسی و حقوق کیفری است. کوتاه سخن اینکه، مجرمان یقه‌سفید کسانی‌اند که معمولاً در موقعیت‌های شغلی و اجتماعی بالا قرار دارند و مرتکب جرم‌هایی می‌شوند که بیشتر ظاهری بی‌خشونت، اما پیچیده و اقتصادی دارند. (مانند سپرده‌دزدی، کلاه‌برداری، فرار مالیاتی، پول‌شویی و…). ویژگی‌های ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید بدین شرح است:

عقلانیت ابزاری: این مجرمان معمولاً با برنامه‌ریزی دقیق و محاسبات اقتصادی دست به جرم می‌زنند. هدف آن‌ها معمولاً سود مالی یا موقعیت بهتر اجتماعی است، نه ارضا خشونت یا تعصب.

خودبرتر بینی و احساس مصونیت: بسیاری از این افراد خود را فراتر از قانون می‌دانند. تصور می‌کنند به‌دلیل جایگاه اجتماعی، هوش یا ارتباطات خود هرگز دستگیر یا مجازات نخواهند شد.

مشروع جلوه دادن رفتار خود: مجرمان یقه‌سفید غالباً با توجیهات اخلاقی یا ضرورت‌های کاری ناپسندکارهای خود را توجیه می‌کنند. برای نمونه می‌گویند: «همه این کار را می‌کنند»، «این فقط ترفندی در حساب‌داری است»، یا «شرکت نیاز داشت».

ناهمدلی با قربانیان: این افراد قربانی را شخصاً نمی‌بینند؛ زیان‌ها عمدتاً متوجه سازمان‌ها، دولت یا گروه‌های وسیع است. فاصله گرفتن از آسیب عاطفی به قربانی، احساس گناه را کاهش می‌دهد.

مهارت‌های شناختی بالا: مجرمان یقه‌سفید اغلب افراد باهوش، تحصیل‌کرده و ماهرند. جرم آن‌ها معمولاً نیازمند درک پیچیده از سیستم‌های مالی، اقتصادی و قانونی است.

عادی‌سازی یا تدریجی شدن جرم:  نخستین تخلف‌ها با گذشت زمان، هنجار و به کار روزانه تبدیل می‌شوند. خط قرمزهای اخلاقی رفته‌رفته کم‌رنگ می‌شوند.

ریسک‌پذیری حساب‌شده: برخلاف بسیاری از مجرمان خیابانی، این افراد ریسک‌های کاری خود را سبک و سنگین می‌کنند و معمولاً فقط زمانی وارد عمل می‌شوند که فکر می‌کنند احتمال دستگیری پایین است. ادوین ساترلند (Edwin Sutherland) نخستین کسی بود که مفهوم جرم یقه‌سفید را مطرح کرد؛ وی باور داشت که این افراد باتوجه‌به جایگاهشان از نوعی «آستانه اخلاقی منعطف‌تر» برخوردارند. تئوری بی‌قانونی سازمانی به این مفهوم اشاره دارد. گروهی از جرم‌شناسان باور دارند ساختارهای شغلی و فرهنگ سازمانی گاهی جرم‌های یقه‌سفیدان را دسترس و توجیه می‌کند. ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید، برخلاف مجرمان خیابانی یا خشونت‌آمیز، اغلب پیرامون محور محاسبه‌گری، توجیه عقلانی و انکار مسئولیت اخلاقی می‌گردد. شناخت این ذهنیت برای پیشگیری، شناسایی و رویارویی با این‌گونه جرم‌ها حیاتی است.

 

یافته‌های پژوهشی

1. ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید:

در آغاز، ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید از دیدگاه روان‌شناسی جنایی و ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید را از دیدگاه دانش جرم‌شناسی بررسی می‌کنیم:

 

1.1. ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید از دیدگاه روان‌شناسی جنایی:

ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید را باید در چارچوبی چندبعدی که دربردارنده‌ی ویژگی‌های شخصیتی، فشارها و انگیزه‌های اجتماعی و ساختار فرهنگی‌سازمانی جست‌وجو کرد. این عوامل دست‌به‌دست هم می‌دهند تا فرد نه‌تنها تمایل به ارتکاب جرم پیدا کند، بلکه توانایی توجیه و عادی‌سازی این رفتارها را نیز بیابد. بر پایه‌ی داده‌های به‌دست‌آمده از منابع معتبر برخط، ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید از دیدگاه روان‌شناسی جنایی را می‌شود در سه بعد ریشه‌ای، یعنی فردی، اجتماعی و سازمانی بررسی کرد. در پی‌آیند، مهم‌ترین عوامل گفته می‌شود:

 

عوامل فردی:

مجرمان یقه‌سفید معمولاً کسانی‌‌اند که دارای جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی‌ هستند و از ویژگی‌های شخصیتی ویژه‍‌ای برخوردارند. برخی از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از:

حس برتری و قدرت: بیشتر این افراد احساس قدرت و برتری نسبت به دیگران دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد قانون‌ها را زیر پا بگذارند و برای خلاف‌های خود توجیهی بیابند.

فاصله‌ی روانی با قربانیان: به‌دلیل ماهیت جرم‌ها، معمولاً نیازی به تماس مستقیم با قربانی وجود ندارد و این فاصله باعث کاهش حس گناه در این افراد می‌شود.

ویژگی‌های روانی همچون ناهنجاری‌های روانی یا کاهش حساسیت نسبت به پیامدهای رفتار: این افراد ممکن است نسبت به آثار منفی کارهای خود کاملاً بی‌تفاوت باشند و برای رسیدن به هدف خود، قانون را به‌آسانی دور بزنند.

 

عوامل اجتماعی:

فشارهای اجتماعی و توقعات بالا: بسیاری از مجرمان یقه‌سفید در محیط‌های رقابتی و پرتنش کار می‌کنند. نیاز به موفقیت، حفظ جایگاه اجتماعی و انتظارات جامعه آن‌ها را در فشار قرار می‌دهد تا حتی به روش‌های غیرقانونی برای دستیابی به اهداف خود متوسل شوند.

کسب ثروت و موقعیت اجتماعی: انگیزه‌های مالی و دستیابی به قدرت، عوامل کلیدی در سوق دادن این افراد به‌سوی ارتکاب جرم است.

 

عوامل سازمانی و فرهنگی:

فرهنگ سازمانی تسهیلگر فساد:‌ در برخی محیط‌های کاری، نبود نظارت کافی یا فرهنگ سازمانی که فساد را عادی یا حتی موفقیت می‌داند، زمینه را برای بروز این رفتارها فراهم می‌کند.

احساس قرار داشتن در شبکه‌ای از قوانین پیچیده:‌ برخی مجرمان یقه‌سفید این‌گونه استدلال می‌کنند که رقابت اقتصادی بی‌رحمانه یا قوانین بیش از حد سخت، آنان را به‌سوی تخلف سوق داده است.

فقدان مسئولیت‌پذیری: نبود فرهنگ پاسخ‌گویی و مسئولیت‌پذیری در برابر کارها، موجب گسترش و تکرار این جرم‌ها می‌شود.

 

1. 2. ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید از دیدگاه دانش جرم‌شناسی:

ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید از دیدگاه دانش جرم‌شناسی عمدتاً بر سه پایه قرار می‌گیرد: خصوصیات فردی (مانند خلأ اخلاقی و مهارت پنهان‌کاری)، جایگاه اجتماعی/اقتصادی و فرصت‌ها و فشارهای محیطی و سازمانی.

تحلیل دقیق این ریشه‌ها، کلید درک بهتر چگونگی بروز، چگو.نگی پیشگیری و رویارویی با جرم‌های یقه‌سفید را در اختیار سیاست‌گذاران و پژوهشگران قرار می‌دهد. بر اساس اطلاعات ارائه‌شده در منابع تخصصی، ریشه‌های رفتاری مجرمان یقه‌سفید از دیدگاه دانش جرم‌شناسی را می‌شود در چند پیوستار پایه‌ای زیر گسترش داد:

 

نبود وجدان اخلاقی و سوء‌استفاده از قدرت:

پژوهش‌های جرم‌شناسان نشان می‌دهد که بیشتر مجرمان یقه‌سفید وجدان اخلاقی‌ ندارند. آن‌ها با پشت‌گرمی به قدرت و نفوذ اجتماعی و مالی خود، به کارهای مجرمانه‌ای مانند کلاه‌برداری، سپرده‌دزدی و جعل دست می‌زنند. این خلأ اخلاقی، نقطه‌ی آغاز انحراف رفتاری در این لایه‌ی اجتماعی به شمار می‌رود.

موقعیت بالای اجتماعی و اقتصادی:

این مجرمان معمولاً به لایه‌های مهم سیاسی یا اجتماعی وابستگی دارند و همین جایگاه، زمینه را برای سوء‌استفاده آسان‌تر از موقعیت و فرار از پیگرد قانونی فراهم می‌کند. آن‌ها به‌واسطه‌ی دانش تخصصی، مهارت‌های ویژه و دسترسی به منابع و شبکه‌های قدرت، به‌طور فراوان‌تر امکان پنهان‌کاری و مشارکت در جرم‌ها را در اختیار دارند.

 

فرصت‌های اجتماعی و فشارهای اقتصادی:

شکل‌گیری رفتار مجرمانه در این لایه‌ی اجتماعی، بیشتر بر بستری از فرصت‌های منحصربه‌فرد جامعه و فشارهای ویژه‌ی اقتصادی استوار است. جامعه‌ای که راه‌های موفقیت مالی کوتاه و پرریسک را برجسته می‌کند؛ همچنین فرصت قانونی شدن ظاهر اقدامات مجرمانه را فراهم می‌آورد؛ افزون‌بر آن انتظارات و فشار عملکرد بالا در فضای کسب‌وکار را ایجاد می‌کند، انگیزه‌ی ‌گرایش به رفتارهای غیرقانونی را شدیدتر می‌کند.

 

پنهان‌کاری و بهره‌برداری از ابزارهای قانونی و اجتماعی:

مجرمان یقه‌سفید با بهره‌مندی از زبردستیِ فنی و حرفه‌ای، و بهره‌گیری هوشمندانه از ساختارهای قانونی و اجتماعی، ناپسندکار خود را قانونی نشان می‌دهند یا شناسایی آن‌ها را دشوار می‌کنند. این کار موجب پایین آمدن میزان آشکار شدن جرم مجرمان در این رده‌ از بزه‌ها و سطح پایین‌تری از پیگرد نسبت به جرم‌های سنتی می‌شود.

 

دلایل فرهنگی و نبود نظارت:

در بسیاری نمونه‌ها، فرهنگ سازمانی ضعیف، نبود شفافیت و نبود نظارت کارآمد در محیط‌های کاری، این نوع رفتارها را برانگیخته یا دسترس‌پذیر می‌کند؛ بنابراین، افزون‌بر وجدان فردی، عوامل محیطی و ساختاری نقش مهمی در تکرار و گسترش رفتار مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید دارند.

 

2. سازوکار عملکرد مجرمانه و ذهنیت مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید:

پیچیدگی ساختاری، نبود شواهد مستقیم، و مهارت‌های حرفه‌ای کارشناسانه، شناسایی جرم‌های یقه‌سفید را دشوار و رویاریی با آن‌ها را نیازمند سیاست‌گذاری ویژه و بهره‌مندی از فناوری‌های نوین کرده است. افزون‌بر این، تغییر نگرش جامعه نسبت به جرم و افزایش آگاهی عمومی از مکانیزم‌ها و ذهنیت این مجرمان، بخش اساسی پیشگیری و مبارزه با این پدیده است. برای پاسخ حساب‌شده به پرسش «مکانیسم عملکرد مجرمانه و ذهنیت مجرمانه مجرمان یقه‌سفید»، به دو موضوع مهم بایستی توجه کرد:

 

الف). سازوکار عملکرد مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید

سوءاستفاده از جایگاه شغلی و قدرت اجتماعی: جرم‌های یقه‌سفید غالباً ازسوی کسانی با جایگاه‌های بالای اجتماعی یا اقتصادی رخ می‌دهد که با سوء‌استفاده از نفوذ و اختیارات شغلی خود، دست به جرم‌های مالی و اقتصادی می‌زنند. نمونه‌هایی از عملکرد آنان مانند فریب، تقلب، تخلف‌های اداری، سوءاستفاده از اطلاعات داخلی، گزارش‌دهی نادرست و کلاه‌برداری است.

برنامه‌ریزی دقیق و پنهان‌کاری: این افراد با دقت و ظرافت حساب‌شده، طرح‌هایی را اجرا می‌کنند که غالباً سود مالی برای آن‌ها دارد. آن‌ها با بهره‌گیری از دانش حرفه‌ای و آشنایی با جزئیات چارچوب و ساختارهای سازمانی، فعالیت‌های مجرمانه را به‌گونه‌ای طراحی می‌کنند که شناسایی و اثبات بزه دشوار شود.

بهره‌گیری از روابط حرفه‌ای و اجتماعی: مجرمان یقه‌سفید، با تظاهر به رفتارهای قانونی و مشروع، اعتماد دیگران را جلب می‌کنند و همین امر باعث آسان انجام پذیرفتن خلاف‌ها و جرم‌ها می‌شود.

 

ب). ذهنیت مجرمانه مجرمان یقه‌سفید

توجیه اخلاقی و عقلانی‌سازی جرم: افراد یقه‌سفید، معمولاً برای رفتارهای خود بهانه‌های اخلاقی و عقلانی می‌یابند تا ناپسندکارهای خود را حتی برای خودشان قانونی و بی‌زیان نشان دهند؛ حتی درحالی‌که به‌شکل آشکار قانون‌شکنی کرده‌ا‌ند. این سازوکار یکی از کلیدی‌ترین عوامل تداوم بزه‌کاری در آن‌هاست.

ظاهر اجتماعی معتبر، تناقض ظاهری و واقعی: مجرمان یقه‌سفید اغلب افرادی تحصیل‌کرده، دارای ظاهر اجتماعی به‌قاعده و کاملاً محترم‌اند. همین تناقض بین ظاهر اجتماعی و واقعیت پنهان آن‌ها بسیاری از هنجارهای اجتماعی را به چالش می‌کشد و شناسایی جرم را دشوارتر می‌سازد.

عادی‌سازی و کاهش حساسیت به پیامدها: ذهنیت مجرمانه‌ی آن‌ها به‌گونه‌ای شکل گرفته است که زیان‌های مالی و اجتماعی ناشی از عملکرد خود را کمتر جدی می‌گیرند؛ در عوض بیشتر به سود شخصی و خانوادگی فکر می‌کنند. گاه حتی با وجود جایگاه اجتماعی و خانوادگی پایدار، برای نخستین بار در میان‌سالی دست به جرم می‌زنند؛ اما ناپسندکار خود را به‌واسطه‌ی فشارهای کاری یا اجتماعی توجیه می‌کنند.

 

2. 1. سازوکار عملکرد مجرمانه مجرمان یقه‌سفید در جرم‌های مالی:

مجرمان یقه‌سفید در جرم‌ها مالی با سوءاستفاده از موقعیت، مهارت‌های کارشناسانه و روش‌های فنی و پیچیده، نقص‌های ساختارهای قانونی و نظارتی را به سود خود به کار می‌گیرند و پیامدهای ناگواری بر اقتصاد و جامعه بر جای می‌گذارند. نظارت، شفافیت و فرهنگ‌سازی اجتماعی از مهم‌ترین راه‌کارهای رویارویی با این نوع بزه‌کاری است. سازوکار عملکرد مجرمانه مجرمان یقه‌سفید در جرم‌های مالی به‌شکل زیر تبیین‌پذیرند:

سوءاستفاده از موقعیت کاریی و نفوذ اجتماعی: مجرمان یقه‌سفید معمولاً افرادی با موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالا هستند که در محیط‌های کاری و سازمانی فعالیت می‌کنند. آن‌ها با تکیه بر قدرت شغلی و دسترسی به منابع، از نقاط ضعف ساختارهای مالی و قانونی بهره می‌برند تا کارهای مجرمانه خود را به‌صورت پنهان اجرا کنند. این سوءاستفاده از راه خلاف‌های مالی مانند کلاه‌برداری، سپرده‌دزدی، جعل سندها و تقلب در تهیه گزارش‌های مالی صورت می‌گیرد.

اجرای روش‌های پیچیده و بدون استفاده از خشونت: ویژگی آشکار جرم‌های مالی یقه‌سفید، استفاده نکردن از زور فیزیکی است. به‌جای آن، این مجرمان با شناخت دقیق از قوانین و چارچوب‌ها، راه‌کارهای پیچیده و فنی‌مالی را به خدمت می‌گیرند تا بیشترین اثرگذاری و کمترین رد اثبات را نشان دهند؛ درواقع، جرم‌ها به‌گونه‌ای رخ می‌دهد که به‌آسانی شناسایی‌ نشوند و از پیگرد بر کنار بمانند.

ایجاد اعتماد و سوء استفاده از آن: یکی دیگر از ابزارهای مجرمان یقه‌سفید، ایجاد اعتماد نزد همکاران، مشتریان و حتی ناظران قانونی است. با تکیه بر سابقه‌ی حرفه‌ای، ظاهر معتبر و روابط اجتماعی گسترده، می‌توانند رفتارهای غیرقانونی را بدون جلب توجه ادامه دهند.

بهره‌برداری از ضعف‌های قانونی و ساختاری: این مجرمان با دانش حرفه‌ای خود، ضعف‌های موجود در ساختارهای مالی و قانونی را شناسایی و از آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند؛ به‌طور نمونه از خلاهای قانونی یا کمبود نظارت برای پنهان کردن تقلب‌ها و تخلفات بهره می‌گیرند.

دشواری شناسایی و پیگیری قانونی: این جرم‌ها معمولاً بزه‌دیده مستقیم مشخص ندارند و آثار آن‌ها در مقیاس کلان جامعه و اقتصاد نمود پیدا می‌کند؛ به همین دلیل اثبات جرم و پیگیری قانونی سخت بوده است و معمولاً با چالش‌های فنی و اسنادی مواجه می‌شود.

تأثیر گسترده بر جامعه و اقتصاد: گرچه این جرم‌ها بدون خشونت مستقیم‌اند؛ اما آثار منفی فراوانی بر اعتماد عمومی، اعتبار سازمانی و سلامت اقتصاد کلان کشور می‌گذارند؛ به همین دلیل مبارزه با جرم‌های مالی یقه‌سفید نیازمند سیاست‌گذاری دقیق، شفافیت و ارتقای نظارت در سازمان‌هاست.

به‌کارگیری فناوری‌های نوین برای آشکارگی جرم: به‌دلیل ماهیت پیچیده‌ی این جرم‌ها، متخصصان و کارشناسان از شگردهای مدرن تحلیل داده و هشداردهنده‌های زودهنگام برای شناسایی رفتار مشکوک و کشف جرم‌های مالی استفاده می‌کنند. ارتقاء مهارت‌های نظارتی و آموزش‌های کارشناسانه نقش مهمی در پیشگیری و مبارزه دارند.

 

2. 2. سازوکار عملکرد مجرمانه‌ی مجرمان یقه‌سفید در جرم‌های خشن و جرم‌هایی برضد امنیت و آسایش عمومی:

مجرمان یقه‌سفید با بهره‌گیری از موقعیت اداری، دانش کارشناسی و تکنولوژی، نه‌تنها اقدام به جرم‌ها مالی می‌کنند، بلکه با تهدید ایمنی محصولات، زیرساخت‌ها و نهادها مستقیماً امنیت و آسایش عمومی را به خطر می‌اندازند. نمونه‌هایی مانند تقلب در خودروسازی، فساد در حوزه دارو و اختلال در نظام بانکی و مالی، شواهد روشن از تبدیل جرم‌های یقه‌سفید به بحران‌های عمومی و حتی بحران‌های خشن اجتماعی‌اند. پیشگیری از این جرم‌ها نیازمند نظارت هوشمند، همکاری بین‌المللی و اصلاح نظام‌های نظارتی است تا هم از بروز بحران مالی و هم تهدید سلامت و امنیت عمومی جلوگیری شود. مکانیسم عملکرد مجرمانه مجرمان یقه‌سفید در جرم‌های خشن یا جرم‌هایی علیه امنیت و آسایش عمومی (با ذکر مثال‌های کاربردی از رخدادهای روز جامعه) به شرح زیر توضیح‌دادنی است:

انجام جرم از طریق نفوذ در ساختارهای کلان و تأثیر غیرمستقیم بر امنیت عمومی: جرم‌های یقه‌سفید غالباً غیرخشن و مالی‌اند؛ اما آثار آن‌ها ممکن است به‌طور جدی بر سلامت و امنیت عمومی تأثیر بگذارد. مجرمان یقه‌سفید با سوءاستفاده از موقعیت و مهارت‌های حرفه‌ای و همچنین دسترسی به اطلاعات حساس، کارهایی می‌کنند که افزون‌بر سود مالی، سلامت و امنیت جمعی را نیز به خطر می‌اندازد.

دستکاری استانداردهای ایمنی و تهدید سلامت عمومی: مثال‌ها نشان می‌دهند یکی از رایج‌ترین سازوکار‌ها، دستکاری تست‌ها و محصولات ایمنی است؛ برای نمونه فساد در صنایع دارویی یا ساخت‌وساز است: شرکت‌هایی که با جعل گزارش‌ها یا به‌کار بردن  مواد اولیه بی‌کیفیت، محصولات یا ساختمان‌های ناامن برای جامعه می‌سازند. این رفتار ممکن است به آسیب‌دیدگی یا مرگ افراد بینجامد؛ حتی اگر ماهیت ظاهری آن خشن نباشد؛ مثال مهم رسوایی شرکت فولکس‌واگن است (Volkswagen Emissions Scandal) که با دست‌کاری نرم‌افزاری سنسورهای آلایندگی خودروها، ضمن نقض مقررات زیست‌محیطی، سلامت عمومی را تهدید کرد و منجر به افزایش آلودگی هوا و بیماری‌های مرتبط با آن شد. این نوع رفتار، اثر مستقیم بر امنیت و سلامت جامعه دارد و نشان می‌دهد که جرم‌های یقه‌سفید می‌تواند عملاً به جرم‌های برضد آسایش عمومی تبدیل شوند.

بهره‌گیری از فناوری‌های نوین برای پنهان‌کاری و ارتکاب جرم: در سال‌های اخیر، مجرمان یقه‌سفید با ترکیب فناوری و دانش مالی، نوآورانه روش‌هایی آفریدند که کشف و پیگیری‌شان را دشوارتر می‌کند. این رفتار، گسترش جرم‌های پیچیده و چندلایه‌ای حتی در حوزه‌هایی مانند امنیت بانک‌داری، زیرساخت انرژی و سلامت را رقم زده است.

رخدادهای روز: بهره‌گیری از بدافزار یا سامانه‌های رایانه‌ای برای جعل اسناد، پنهان‌کاری یاپوشیدن فساد مالی که افزون‌‌بر آسیب مالی، احتمال ایجاد بحران‌های کلان در بستر امنیت اقتصادی و روانی جامعه را افزایش می‌دهد.

اثر غیرمستقیم بر آرامش جامعه از طریق بحران اعتماد: وقتی سامانه‌های بانکی یا زیرساخت‌های حیاتی مانند انرژی و سلامت ازسوی مجرمان یقه‌سفید دچار اختلال یا تقلب می‌شود، جامعه دچار بحران اعتماد می‌شو؛. نمونه معاصر: در سال‌های گذشته رسوایی بانک ولز فارگو (Wells Fargo fake accounts scandal) است. اگرچه محوریت مالی داشت، باعث شد مردم نسبت به امنیت سپرده‌های خود بی‌اعتماد شوند و احساس ناامنی اقتصادی عمومی افزایش یابد.

سازوکار جهانی و چالش‌های تازه: با پیچیده‌تر شدن جرم‌های یقه‌سفیدانه و گسترش جنبه‌ی بین‌المللی آن‌ها (مانند پول‌شویی یا دست‌کاری بازار در ابعاد جهانی)، همکاری میان نهادهای نظارتی اهمیت می‌یابد و به‌روز شدن قوانین برای پاسخ‌گویی به تهدیدات علیه امنیت و آرامش عمومی ضروری شده است.

 

3. رویکرد پیشگیرانه و شیوه‌ی کنترل مجرمان یقه‌سفید با ذهنیت مجرمانه‌ی محاسبه‌گر:

بر اساس داده‌های منابع ارائه‌شده و تحلیل علمی، رویکرد پیشگیرانه و کنترل مجرمان یقه‌سفید با ذهنیت مجرمانه محاسبه‌گر (Instrumental or Calculative Mindset) نیازمند به‌کارگیری ابزارها و راه‌کارهایی فراتر از روش‌های سنتی مبارزه با جرم است. این افراد معمولاً دارای هوش بالا، قدرت تحلیل بالا و توانایی توجیه رفتار خودند. در ادامه استراتژی‌های پیشگیرانه و کنترل اثربخش این گروه را شرح می‌دهیم:

 

تقویت و بروزرسانی نظام‌های نظارتی و کنترلی:

الف) ارتقای استانداردهای حساب‌رسی و شفافیت: شرکت‌ها و سازمان‌ها باید ملزم به پیاده‌سازی سامانه‌های حساب‌رسی داخلی و خارجی پرقدرت و شفاف باشند تا امکان سوءاستفاده افراد کاهش یابد. بهره‌مندی از فناوری‌های نوین (مانند هوش مصنوعی و داده‌کاوی) برای تشخیص رفتارهای غیرعادی و کشف سریع تخلفات، به‌ویژه در حوزه‌های مالی و مدیریتی مؤثر است.

ب) به‌روزرسانی چارچوب‌های قانونی و هماهنگی بین‌المللی: باتوجه‌به مهاجرت مجرمانه و جرم‌ها گسترده بین‌المللی، همکاری میان سازمان‌های نظارتی کشورهای گوناگون (مانند تشکیل کارگروه‌های مشترک و به اشتراک‌گذاری داده‌ها) بایسته است. به‌روزرسانی قوانین و مقررات برای پوشش روش‌های نوین جرم‌ها و حذف خلأهای قانونی اهمیت بسیاری دارد.

 

ایجاد و توسعه فرهنگ سازمانی درست و اخلاق‌محور:

الف) آموزش اخلاقی و حرفه‌ای مستمر: ارائه آموزش‌های مداوم در زمینه‌ی اخلاق حرفه‌ای، قوانین و عواقب جرم‌های یقه‌سفید به کارکنان به‌ویژه مدیران و افرادی که دسترسی کلیدی دارند، می‌تواند از عادی‌سازی جرم و توجیه عقلانی آن پیشگیری کند.

ب) ایجاد مکانیزم افشاگران (Whistleblowing) : طراحی سامانه‌های مجهز و امن برای گزارش‌دهی تخلفات، با امکان حفظ هویت افراد گزارش‌دهنده، باعث افزایش شانس شناسایی و مهار اقدامات مجرمانه می‌شود. حمایت قانونی از افشاگران به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین ابزارهای پیشگیری از جرم یقه‌سفید مطرح است.

 

تشدید بازدارندگی و پاسخ زودهنگام قضایی:

الف) تدوین سیاست‌های کیفری بازدارنده: تعیین مجازات‌های سنگین و برنده برای جرم‌های یقه‌سفید (مانند جریمه‌های بزرگ مالی، ممنوعیت اشتغال مجدد در مناصب کلیدی و …). استفاده از توافق‌نامه‌های تعویق پیگرد قضایی (DPA) همراه با اعمال الزامات اصلاحی و نظارت‌های بعدی، می‌تواند باعث اصلاح رفتار سازمانی شود؛ اما باید به‌گونه‌ای اعمال شود که بازدارندگی حفظ شود و زمینه‌ی سوءاستفاده‌ تازه، به ‌وجود نیاید.

ب) شتاب در رسیدگی و رسانه‌ای کردن پرونده‌ها: اطلاع‌رسانی گسترده درباره‌ کشف و رفتار با جرم‌های یقه‌سفید می‌تواند اثر بازدارندگی و هنجاربخشی در سطح جامعه و سازمان‌ها به جای بگذارد.

 

توانمندسازی نهادهای نظارتی و مردمی:

پشتیبانی از نهاد‌های مردم‌نهاد (NGO) و رسانه‌ها برای رصد و مطالبه شفافیت عملکرد مدیران و نهادهای دولتی و خصوصی. گسترش راه‌کارهای مردمی برای مطالبه‌گری و کنترل فساد در سازمان‌ها.

کلید پیشگیری از جرم‌های یقه‌سفید با ذهن محاسبه‌گر:

گسترش و به‌روزرسانی نظام‌های نظارتی و قانونی، نیرومندی فرهنگ اخلاق حرفه‌ای و پشتیبانی از افشاگران، تشدید بازدارندگی و قاطعیت در برخورد، توانمندسازی جامعه مدنی برای کنترل و مطالبه شفافیت. این گام‌ها موجب کاهش فرصت‌های سوءاستفاده، افزایش ریسک کشف و برخورد و جلوگیری از نهادینه شدن فرهنگ جرم در سازمان‌ها و اجتماع خواهد شد.

 

نتیجه‌گیری:

نتایج کلیدی که می‌توان از این پژوهش درباره‌ی فراوانی و فلسفه وجودی مجرمان یقه‌سفید در کشورهای جهان به‌ دست آورد چنین است:

رابطه مستقیم نرخ جرم‌های یقه‌سفید با ضعف ساختاری و نظارتی: در کشورهایی که مدیریت، حاکمیت قانون، و نظارت‌های سازمانی سست است؛ مانند لیبی، عراق، لبنان، زمینه‌ی ارتکاب جرم‌های یقه‌سفید به‌شکل چشمگیری افزایش می‌یابد. بی‌ثباتی سیاسی و نبود حساب‌دهی، فضا را برای سوء‌استفاده مالی و فساد فراهم می‌کند.

نقش توسعه اقتصادی سریع و خلأهای قانونی در افزایش جرم‌های یقه‌سفید: در کشورهایی با افزایش پرشتاب اقتصادی اما ناتوان در تثبیت چارچوب‌ها (مانند امارات و چین)، بستر قانونی مناسب برای کنترل جرم‌های یقه‌سفید فراهم نشده است؛ این مسئله باعث افزایش سوءاستفاده‌ها و اقدامات مجرمانه یقه‌سفید می‌شود.

تأثیر فشارهای خارجی (تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی) بر شکل‌گیری جرم‌ها یقه‌سفید: در کشورهایی مانند ایران، عراق و لبنان، فشارهای اقتصادی، تحریم‌ها و نابرابری اقتصادی باعث می‌شود؛ حتی افراد عادی و شرکت‌ها برای ماندن یا رفع مشکلات مالی به جرم‌ها یقه‌سفید رو بیاورند.

وابستگی فلسفه وجودی جرم یقه‌سفید به شرایط اجتماعی و فرهنگی: در برخی کشورها (مانند چین)، فضایی ایجاد شده است که انجام تخلف مالی به‌دلیل فشار رقابتی، عادی تلقی می‌شود و حتی گاه بخشی از روند کسب‌وکار فرض می‌شود؛ یعنی جرم یقه‌سفید نه صرفاً رفتار انحرافی بلکه ابزار پیشرفت یا بقا دیده می‌شود.

تفاوت میان نمایش رسانه‌ای و شفافیت قضایی در کشورهای مختلف: در اقتصادهای توسعه‌یافته (آمریکا، اروپا)، گرچه جرم‌ها یقه‌سفید همچنان وجود دارد اما وجود نهادهای نظارتی قوی و رسانه‌های آزاد، کشف و برخورد با آن را جدی‌تر می‌کند؛ این تفاوت فرهنگی و نهادی شمار جرم‌ها را کم، اما نمود اجتماعی و رسانه‌ای آن را زیاد کرده است.

نقش نابرابری و فقر در گسترش جرم‌ها یقه‌سفید در کشورهای آسیب‌پذیر: در جوامعی با نابرابری شدید اقتصادی (مانند پاپوا گینه نو)، برخی جرم‌های یقه‌سفید فراتر از منفعت‌طلبی، به‌عنوان راهی برای فرار از فقر یا نابرابری ساختاری تبدیل شده است.

جرم‌های یقه‌سفید پدیده‌ای است که تحت‌تأثیر پیچیده‌ای از عوامل ساختاری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر کشور رخ می‌دهد. مکانیسم و انگیزه‌ها بسته به شرایط هر کشور متفاوت است؛ از سودجویی و رقابت غیراخلاقی تا بقا و مقابله با بحران مالی. تقویت ساختار نظارتی و نهادهای حاکمیتی و همزمان گسترش شفافیت رسانه‌ای و پاسخ‌گویی عمومی، راه‌کارهای اصلی کنترل این پدیده‌اند.

پیشنهادها:

پیشنهاد برای کنترل و مدیریت مجرمان یقه‌سفید (براساس پژوهش و تجربه کشورها)

نیرومند نظام‌های نظارتی و مقرراتی: ایجاد و به‌روزرسانی نظام‌های نظارتی نیرومند بر شرکت‌ها، بانک‌ها و نهادهای مالی تا امکان سوءاستفاده ساختاری کاهش یابد؛ ایجاد واحدهای ویژه‌ی بازرسی و پژوهش در سازمان‌ها و اداره‌های دولتی و خصوصی برای رصد و پیگیری رفتارهای مشکوک و تخلفات مالی؛ مبارزه جدی با فساد سیستماتیک و ارتقای شفافیت ساختاری با پیاده‌سازی استانداردهای جهانی حساب‌رسی و مالی.

اصلاح قوانین و افزایش بازدارندگی: وضع قوانین روشن، جدی و سازگار با جرم‌های یقه‌سفیدان و خلأهای قانونی و به‌روزرسانی مستمر قوانین متناسب با پیشرفت‌های اقتصادی و فناوری، تشدید مجازات‌ها و افزایش برندگی برخورد قضایی با افراد و شرکت‌های مرتکب جرم‌ها یقه‌سفید؛ پیگیری سریع و آشکارای پرونده‌ها برای ایجاد اثر بازدارنده اجتماعی.

توسعه و نهادینه‌سازی فرهنگ سازمانی شفاف و اخلاق‌محور: آموزش و ارتقای اخلاق کسب‌وکار در محیط‌های کاری، افزایش مسئولیت‌پذیری اجتماعی و مبارزه با عادی‌سازی تخلفات مالی ایجاد سازوکار‌های گزارش‌دهی امن (whistleblowing) برای پشتیبانی از کسانی که تخلف را گزارش می‌کنند و حفاظت از هویت و امنیت آنان

افزایش نقش رسانه‌ها و شفافیت اطلاع‌رسانی: پشتیبانی از رسانه‌های آزاد و مستقل برای آشکار کردن فساد و جرم‌های یقه‌سفید، اطلاع‌رسانی مؤثر درباره‌ی پرونده‌های مهم به‌منظور افزایش آگاهی عمومی و ایجاد حساسیت اجتماعی نسبت به خطرات این پدیده.

تقویت همکاری بین‌المللی در مبارزه با جرم‌های مالی: اشتراک اطلاعات، همکاری‌های پلیسی، و بازگرداندن مجرمان بین کشورها به‌ویژه باتوجه‌به ماهیت فراملی بسیاری از جرم‌های یقه‌سفید (مانند پول‌شویی و فرار مالیاتی)، تطبیق مقررات ضد پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم با استانداردهای جهانی.

کاهش زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی ارتکاب جرم: اصلاحات اقتصادی و کاهش نابرابری‌های اجتماعی برای کاهش فشار از دست‌ زدن به جرم‌های یقه‌سفیدانه، تقویت اعتماد عمومی به نهادها و شفاف‌سازی عملکرد قوه قضائیه و دولت.

مدیریت مؤثر مجرمان یقه‌سفید نیازمند رویکردی چندوجهی شامل اصلاح ساختارها و قوانین، ارتقای شفافیت، فرهنگ‌سازی، حمایت از رسانه و همکاری بین‌المللی است. موفقیت در کنترل این جرم‌ها زمانی ممکن است که مبارزه با فساد به اراده‌ی ملی و فرابخشی تبدیل شود و پاسخ‌گویی و شفافیت به فرهنگی چیره، در سطوح مدیریتی و سازمانی بدل شود.

 

منابع:

 

برومند، یونس، (1395)، « تحلیل جرم از دیدگاه اقتصادی: کاربردی از نظریه بازی»، سومین کنفرانس بین المللی پژوهش‌های نوین در مدیریت، اقتصاد و علوم انسانی.

حبیبی، بهنام، حبیبی، شهرام، (1394 )، «واکاوی نظریه بازی‌های دادرسی مدنی با تأکید بر بازی دادرسی همکارانه»، مجله مطالعات حقوقی معاصر، دوره 6، شماره 11، پاییز و زمستان 1394، صفحه 167 تا 193.

حطمی، ایمان، پاکزاد، بتول؛ فرح‌بخش، مجتبی، خسروی، حسن، ( 1398 )، «تحلیل علل جرایم‌ اقتصادی ایران در پرتو نظریه‌های جرم‌شناسی اقتصادی»، مجله‌ی مطالعات راهبردی ناجا، دوره 4، شماره 11، صفحه 91 تا 114.

خلیلی عراقی، منصور، نوبهار، الهام، کبیری‌رنانی، محبوبه، (1395)، «تأملاتی در اخلاق اسلامی و آسیب‌شناسی جرم با رهیافت نظریه بازی‌ها»، مجله‌ی پژوهش‌های رشد و توسعه‌ی پایدار، سال 16 ، شماره 4.

دادگر، یدالله، (1387)، «ابعاد و عملکرد نظریه‌ی بازی‌ها در رشته‌های مختلف»، مجله‌ی تحقیقات حقوقی، بهار و تابستان 1387، شماره 47 ، از صفحه 101 تا 1.

رضایی شورکی، طیبه، (1399)، «بررسی عقلانیت کیفری مجرمان بر اساس نوع جرم و بزهکاران در نظام حقوقی ایران، نشریه‌ی تحقیقات حقوق قضایی»، پاییز و زمستان 1399، پیاپی و دوره 2، صفحه 847..

گل‌پرور، مجید، شهابی، مهدیه، (1390)، «کاربرد نظریه‌ی بازی‌ها در تبیین رقابت‌های انتخاباتی»، مجله‌ی تحقیقات سیاسی و بین المللی، بهار 1390، دوره 3، شماره 6، صفحه 175 تا 202.

مداح، افشین، (1400)، «بررسی انتقادی قوانین باتوجه‌به ذهنیت محاسبه‌گر مجرمانه در جلوگیری از به وجود آمدن جرایم در حقوق ایران»، فصل‌نامه قانون یار، بهار 1400، دوره پیاپی 17، صفحه 9.

مداح، افشین، ( 1399)، «بررسی اثرات ساختار نظام حقوقی ایران باتوجه‌به عقلانیت کیفری مجرم در پیشگیری از جرایم»، نشریه تحقیقات حقوق قضایی، پاییز و زمستان 1399، پیاپی و دوره 2، صفحه 172.

مداح ، افشین، (1398)، مکانیسم مبارزه با مفاسد اقتصادی شبکه‌ای در اقتصاد ایران، انتشارات برتراندیشان.

نجفی ابرندآبادی، علی‌حسین، گلدوزیان، حسین، (1397)، «جرم‌شناسی پست‌مدرن و رویکرد آن به جرم و علت‌شناسی جنایی»، فصل‌نامه حقوق کیفری، دوره 6، شماره 23، صفحه 9 تا 46.

عبدلی، قهرمان، (1386)، نظریه‌ی بازی‌ها و کاربردهای آن، انتشارات جهاد دانشگاهی.

ولد، تامس جی برنارد، جفری بی اسنیپس، الکساندر ال جرولد، ترجمه علی شجاعی، (1398)، جرم‌شناسی نظری، انتشارات سمت.

Robert L. Birmingham, Model of Criminal Process Game Theory and Law , 1970

Cornell L. Davis, M. Time and Punishment: An Intertemporal Model of Crime. Journal of Political Economy, 96, 383–390, 1988.

Randal C. Picker, “An Introduction to Game Theory and the Law” (Coase-Sandor Institute for Law & Economics Working Paper No. 22, 1994)

 

 

لینک دریافت پی‌دی‌اف شماره نهم فصلنامه‌بین‌المللي‌ماه‌گرفتگی/ بهار ۱۴۰۴:

فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی نشریۀ مطالعاتی- انتقادیِ فلسفه، هنر؛ ادبیات و علوم انسانی  سال سوم/ شمارۀ نهم/ بهار ۱۴۰۴(فهرست مطالب، دریافت فایل پی‌دی‌اف شماره نهم)

 

#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی

#سال_سوم

#شماره_نهم

#بهار_۱۴۰۴