خانه‌ی جهانی ماه‌گرفتگان

مجموعه مستقل مردم‌نهاد فرهنگی، ادبی و هنری

فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی سال دوم/ شمارۀ هفتم/پاییز ۱۴۰۳ ( صلح به مثابه فضیلت شکننده مقام عمل در سیاست)

فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی
سال دوم/ شمارۀ هفتم/پاییز ۱۴۰۳

مطالعات تخصصی جامعه‌شناسی

صلح به مثابه فضیلت شکننده
مقام عمل در سیاست

✍️دکتر عباس نعیمی جورشری
دبیر بخش مطالعات تخصصی جامعه‌شناسی

 

صلح از بنیادی‌ترین محورهایی است که اندیشمندان علوم انسانی درباره‌ی آن سخن رانده‌اند. اما آیا صلح ممکن است؟ ابزارها و موانع آن چیست؟ پرسش از امکان و امتناع صلح الزاماً ما را به ساحت‌های چندگانه‌ای از بحث هدایت می‌کند. چنانکه برای جست‌وجوی شرایط صلح ناگزیر هستیم «ابعاد سوژگی» را بیان و واکاوی نماییم. در این راستا اعتنا به نکات زیر محل ضرورت خواهد داشت.

 

مقدمه اول: قلمروهای درونی و بیرونی

در یک تقسیم‌بندی اولیه می‌توان دو قلمرو درونی و بیرونی برای بحث صلح قائل شد. قلمرو درون دلالت بر موقعیتی روانی دارد که فرد در مجموعه خصایص شناختی، هیجانی، رفتاری نشان می‌دهد. در این سطح به‌طور تقریبی با علوم روانشناسی، رفتارشناسی، تربیتی و نیز حوزه‌هایی از فلسفه مواجهیم. عرفان و مذهب نیز از جمله مهم‌ترین داعیه‌داران این عرصه هستند. آنها کوشش دارند «عصبیت» بشر را رام کنند و تکانش‌های او را تعادل بخشند. در این راستا از سلوک عارفانه تا تراپی‌های تخصصی دیده می‌شود؛

اما قلمرو بیرونی صلح، وجهی بین‌الاذهانی و اجتماعی دارد. غیاب آن برخلاف صلح درون، عینیت مشخص خواهد داشت. تجلیات معینی نشان می‌دهد که به‌واسطه آنها پژوهش کمی نیز در کنار پژوهش کیفی میسر می‌شود. امری که خلاف رویه قلمرو درون است. موضوعیت صلح در قلمرو بیرونی اسباب علوم اجتماعی، علوم سیاسی، حقوق و اقتصاد است. آنچنان‌که فلسفه نیز بدان می‌پردازد و مذهب نیز در ابعادی در باب آن سخن می‌راند.

 

مقدمه دوم: سطوح تحلیل

 

می‌توان نشان داد که تحلیل روشمند‌ برای صلح تابع سه سطح خرد و متوسط و کلان است؛ آنچنان‌که می‌توان آنها را در ابعاد فردی و جمعی نیز نظاره نمود. در سطح جمعی، به حداقل دو ساحت سیاسی و اجتماعی پل زده خواهد شد.

سطوح سه‌گانه تحلیل، دالی خواهد بود بر دقت و فرایند و نتایج تحلیل. صلح در ابعاد خرد بر مناسبات بینا فردی دلالت دارد. از این لحاظ تعارضات بین دو فرد فرضی را شامل می‌شود. سطح متوسط به تضادهای گروهی مربوط است. اصناف، احزاب، تشکل‌ها، سمن‌ها و سازمان‌ها در این رده قابل بررسی هستند. سطح کلان تحلیل نیز بر ساختارهای پهن دامنه دولت، طبقات، اقشار، ادیان، اقوام و… دلالت دارد. هر کدام از این سطوح شامل نتایج مشخصی از حیث تحقیق و جمع‌آوری داده‌ها هستند. ساحت‌های اجتماعی و سیاسی نیز بر این بستر قابل فهم خواهند بود. چنانکه ساحت اجتماعی را می‌توان در روایت‌های دو فرد، دو سازمان یا یک نهاد وسیع همچون بافت طبقات به بحث نهاد. در این مقال تأکید اصلی بر امر سیاسی قرار دارد و آن را اهرم مبنایی قلمداد می‌کند.

 

مقدمه سوم: ساحت‌های چهارگانه دانش

 

با این توضیحات می‌توان حداقل چهار دانش تخصصی برای پاسخگویی درباره امکان صلح در نظر گرفت. آنها عبارتند از اقتصاد سیاسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه اخلاق. اما نحوه‌ی پاسخ‌دهی هرکدام از این علوم تخصصی چیست؟ معرفت هرکدام از آنها چه مختصاتی دارد؟ روش تحصیل چیست؟

الف. ساحت اقتصاد سیاسی‌ بر محدودیت منابع و نامحدود بودن تقاضا دلالت دارد. از این منظر مطالبات لایتناهی بشر در تضاد با منابع محدود بهره برداری و استفاده قرار دارد. این ناهماهنگی همواره شکلی از تضاد را فراهم می نماید و امکان صلح را مخدوش می کند.

ب. ساحت روانشناختی بر احساس تبعیض یا احساس ستم و… متکی است. احساس بی عدالتی یا ظلم فارغ از اینکه ارجاع دقیق بیرونی داشته باشد، ضلعی از پاسخ به صلح خواهد بود. این احساس همواره خشمی را سامان می‌دهد. خشمی که می‌تواند فردی یا جمعی باشد و توافقات را مخدوش کند. صلح در این سطح بر اقلیم‌های آگاه، نیمه‌آگاه و ناآگاه دلالت دارد، آنچنان‌که در نظریه فروید نیز تصریح می‌شود. نکته آنکه هرکدام این سه اقلیم روان، با دال‌های مرکزی در سطوح اقتصادی، اجتماعی، فلسفی تعامل متمایزی دارند.

پ. ساحت جامعه‌شناختی به توزیع قدرت نزد طرفین می‌پردازد. اما توزیع قدرت چگونه است؟ شناسایی نیروهای اجتماعی از مهم‌ترین مؤلفه‌های این سطح تحلیل است؛ زیرا بر آن اساس می‌توان از رقابت‌هایی که بر قدرت جریان دارد سخن گفت. این رقابت ذیل طبقه، قشر، جنسیت، مذهب، قومیت، تاریخ و نیز زبان جریان دارد. همین‌طور حرکت توزیع قدرت می‌تواند عمودی یا افقی باشد. این توزیع الزاماً ثبات ندارد و طب زمان به فراخور ابعاد نیروها و نقش کلان آنها در جامعه، تغییر خواهد داشت.

ت. ساحت فلسفه اخلاق بر رسمیت حقوق دیگری بحث می‌کند. اساساً «دیگری» بحثی بنیادین در ساحت اخلاق و صلح است. اگر صلح را حالتی در نظر بگیریم که بین من و دیگری می‌تواند برقرار شود، آنگاه می‌توان از حقوق دیگری سخن گفت. اگر دیگری را دارای حقوقی بدانیم، صلح نیز ممکن خواهد شد. زیرا انعطاف من در مقابل دیگری رقم خواهد خورد.

 

مقدمه چهارم: ضرورت آزادی در سیاست

پیرو آن دو مقدمه و این چهار ساحت معرفتی، سرفصل نظری هانا آرنت محل تأکید اینجانب است تا ضرورت عمل در سیاست را در مقابل درک ماکیاولیستی سیاست‌ورزی قرار دهد. عمل به‌عنوان عالی‌ترین مظاهر مدنی آدمی که عناصر آزادی و تکثر را به‌عنوان سازنده‌ی هستی برتر انسان تجلی می‌دهد. کانوان در شرح آرنت عبارت مهمی دارد بدین مضمون؛ که آزادی علت همزیستی مردم در سازمان سیاسی است. بدون آن زندگی سیاسی بی‌معنا خواهد بود. علت وجودی سیاست، آزادی است. بنابراین می‌توان سیاست را مهم‌ترین جایگاه ظهور آزادی دانست. این نوعی نقد در مقابل آن نوع درکی است که ساخت‌گرایی، عمل‌گرایی و جبرگرایی پیرامون سیاست ارایه می‌دهند. سیاست بدین معنا شامل کنش‌های عمومی‌‌ آدمیان است که فاعلیت و اراده‌ورزی انسان را حمل می‌کند؛ برخلاف آنچه قوانین کلی ساختاری و تاریخی قلمداد می‌شود. صلح در بروز این مؤلفه‌ها امکان طرح شدن خواهد یافت. در فقدان آزادی، سخن از صلح در بنیادش بی‌معناست. بااین‌حال حضور این مؤلفه‌ها نیز الزاماً به تثبیت صلح نخواهد انجامید.

 

جمع‌بندی

با این توضیحات می‌توان استنباط نمود که صلح در ایران امروز چنان فضیلت شکننده‌ای است که امکان و امتناع آن در گرو تضعیف یا تقویت عرصه عمومی به‌عنوان قلمرو سیاست است. آنجا که سرکوب و خشونت آغاز می‌شود، سیاست به پایان می‌رسد. این امر در تضادها و تعامل‌های نهاد قدرت و جامعه متکثر رقم می‌خورد. خشونت سیاسی، خشونت اجتماعی، خشونت اخلاقی، خشونت اقتصادی و یا خشونت روانی تا حد زیادی ناشی از پایان سیاست هستند. سطوح خرد، متوسط و کلان خشونت و صلح نیز تابعی از فقدان یا عدم فقدان عرصه عمومی است. در واقع عرصه عمومی جایی است که دو تراز امر اجتماعی و امر سیاسی به‌درستی به‌هم می‌رسند. توتالیتاریسم که از بالا به پایین فشار می‌آورد، نتیجه‌‌ی تخریب عرصه عمومی است. چنانکه خودکشی به‌عنوان فشار عمودی از پایین به بالا یا فشار افقی هم‌سطح، در غیاب عرصه عمومی تصاعدی خواهد شد.

 

لینک دریافت پی‌دی‌اف شماره هفتم فصلنامه‌بین‌المللي‌ماه‌گرفتگی/ پاییز ۱۴۰۳:
https://mahgereftegi.com/3503/

#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#سال_دوم
#شماره_هفتم
#پاییز_۱۴۰۳