شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از پریسا امامی
مرگ در تو تازه بود که رهایت کردند
نرفت تا پاک شدن حافظهی چشمهات
تا تجزیهی مویرگها و نگاه ِ خیرهی حفرهها
ماند تا آفتاب بر تو همانطور بتابد که بر سنگهای بیابان
مرگ در تو تازه بود که رهایت کردند
آنقدر ماند تا با ریگهای بیابان یکی شوی
کرمها همهچیز را جویدند
جز چند تکه استخوان
استخوانهایت چرای بزرگیست از تجسم ِ شکل ِ فرودآمدن ِ مرگ
مرگ رفتهبود اما مردنِ تو ادامهداشت…
انگشتهایت را میرقصاندی
در پیچ و تاب تنت
دستهایت آرایش جنگی داشت، اما
تو میدانستی چطور بخندی
مرگ با تو چه کرد که مشت هایت را در دهان ِ خاک گذاشتی؟
مرگ از تو چه میخواست که با ریگهای بیابان آمدهبود
از کجای تنت مشغول مردن شدی؟
کجا را نوازش کنم؟
چگونه به مردی که در دوربینمیرقصد
بگویم
استخوانهایت را در بیابان پیداکردهاند
مرگ، حریص
صدای تو را دزدیدهاست
این تنهایی چشمهای روشنی دارد
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#پریسا_امامی
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
موارد بیشتر
شنبهها با شعر(اشعاری از سارا محمدی نوترکی)
شنبهها با شعر (شعری از زلما بهادر)
شنبهها با شعر (شعری از حامد اینانلو)