جمعهها با معرفی فیلم و کارگردان
این بخش توسط نویسنده، منتقد و پژوهشگر سینما جناب امیرحسین تیکنی ارائه میشود.
فیلم “نبودن”
به کارگردانی علی مصفا
“نبودن” سومین فیلم علی مصفا است. فیلمی که سال 2021 ساخته شد اما به دلایلی موفق به اکران عمومی نشد تا این که چندی پیش در رسانههای تصویری اینترنتی به نمایش در آمد. “نبودن” را باید از نظر تکنیکهای فیلمسازی، نسخه کاملتر و پختهتر دو فیلم پیشین کارگردان، یعنی “سیمای زنی در دوردست” و “پله آخر” دانست. علی مصفا بار دیگر اقتباس از آثار ادبی و سینمایی را بن مایه محتوایی فیلم خود قرار داده است و کوشیده است با داستانی خلاقانه از میان اقتباسهایی که انجام داده است به مفهوم و ساخت اثری نو برسد. داستان “نبودن” با محوریت شخصیتی به نام روزبه، شکل میگیرد که خود علی مصفا با همان استایل و کاراکتر معمولش نقش آن را بازی کرده است. در کنار او بازیگرانی اهل چک نیز حضور دارند و البته لیلا حاتمی در نقش همسر سابق روزبه و برادر علی مصفا در نقش برادر او در نماهایی کوتاه نقش آفرینی میکنند.
بر لبه غیر مستحکم پنجرهای در ارتفاع، مردی پا سفت میکند. چهرهاش را نمیبینیم اما میتوان او را مردی تصور کرد که توجه به زندگی روزانه پرندگان و دیدن دوباره جغدی که یکبار جلوی پنجره اتاقش دیده است، چقدر برایش با ارزش است که میتواند زندگی خود را به خاطر آن به خطر بیاندازد. برای چنین فردی زندگی بی مخاطرههای آن، چیز پوچی است. تصویر به یکباره قطع میشود مردی چمدان به دست از حیاط به پنجره نگاه میکند. کمی بعد در مییابیم که او همان مرد لب پنجره نیست. مرد لب پنجره، چندی پیشتر، از آن ارتفاع فرو افتاده است. در چهره مرد چمدان در دست، حیرت یخگونه را میتوان دید. او به چه میاندیشد؟! براستی آدمی در سفری میان دو نقطه هستی خود، به چه چیزهایی خواهد اندیشید؟! این پرسش ما درباره دیگران به هستی شناسی فردیمان مرتبط است. هستی شناسیای که به شناخت تدریجی ما از آنچه با آن آشنا میشویم مرتبط است. قیاس این شناخت با توجه به بخشی از جهان که با آن آشنا هستیم و بخشی که آشنا نیستیم، میتواند معیار مهمی باشد برای آن چه ما را به سمت شناخت درون خود و ریشههای شخصیتیمان سوق دهد
یکی از پر مخاطرهترین نکاتی که در “نبودن” علی مصفا باید مورد توجه بگیرد، پرداختن به سرنوشت کمونیستهای دهه چهل به عنوان بخشی از جامعه سیاسی زمان خود است که با هر دیدگاهی به آنها نگاه کنیم، در تاریخ معاصر ایران افراد تاثیرگذاری بودهاند اما تاکنون به دور از هرگونه داوری در مورد آنها، به دلایل متعدد به سرنوشت و جایگاه تاریخی آنها در سینمای ایران پرداخته نشده است. پدر روزبه از ترس جان خود به پراگ گریخته است. شهری که آن زمان مامن پناهندگان کمونیست بوده است. مدارکی که به دست روزبه میرسد نشان میدهد پدر روزبه جایگاه بالایی در کمیتههای قضایی حزب کمونیست داشته است. جایگاهی که پس از به پایان رسیدن دوران قدرت همرزمانش، بدل به موقعیتی نچندان مطلوب در اذهان مردم گردیده است.
“نبودن” فیلمی با ریتم آرام اما داستانی پرکشش، لایهمند و متفاوت است که البته فیلمنامه آن در چند سکانس دچارسطحینگری است و فراز و فرودهایی را در کیفیت داستان سبب میشود. با این حال این فیلم، ذهن بیننده خود را درگیر داستانی میکند که مشابه آن را در سینمای ایران ندیدهایم . از طرفی بخاطر ظرافتهای خاصی که گفتگوها دارد، علاقهمندان عرصه ادبیات با آن بخوبی میتوانند ارتباط برقرار کنند.
#جمعه_ها_با_فیلم
#نبودن
#علی_مصفا
#امیر_حسین_تیکنی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#فصلنامه_ماه_گرفتگی
موارد بیشتر
گفتوگوی رادیو سوئد با صاحب امتیاز و سردبیر فصلنامه ماهگرفتگی صحرا کلانتری و مدیر مسئول فصلنامه مسعود امینی(م.روانشید)
نقد و پژوهش منتخب در سایت (نگاهی به رمان «زندهباد تستوسترون» اثر فریبا صدیقیم نوشته ی فریبا چلبییانی)
انتشار فایل صوتی هجدهمین نشست تخصصی خانهجهانیماهگرفتگان (نقد و بررسی مجموعه آثار داستانی نوشین جم نژاد)