شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از ساجد فضلزاده
باید بنشینیم پای صحبت اسبها
آنها دروغ را نیاموختهاند
خیش نکشیدهاند که بگویند عرّاده بود
از میدانچه تا بازار گزمه نبردهاند که بگویند از اعیان بود و از اشراف
اسب عصّاری نبودهاند بر مدارِ گندم و سنگ
اما لاف
پرچمی بود رقصان در باد
و سوار گفته بود برای وطن
و سوار گفته بود به پیش
و سوار افتاد
اسب افتاد
فکر میکنم
اسبِ مرده اندوه بیشتری دارد
شرط میبندم بر اسب شمارهی هفت و میدوم
شرط میبندم که پیشتر از همه که نه
اما دیرتر نیز نخواهم رسید
میدوم و گویا جنگ است
و گویا چشمم را برده است تیر
و گویا سوار افتاده
اسب افتاده
پس « هِی هِی» برای چه میکنند؟
شیهه برای که میکشند؟
شرط میبندم بر اسبی که شماره ندارد
نشان ندارد
نمیدود نمیرود
داد میزنند که دغلکاری
داد میزنند که میبازی
باختم !
و چشمی که از حدقه بیرون افتاده
به یاد صورتش گریه میکند
داد میزند
تا نور را دیدید، بشمارید
هزار و یک
هزار و دو
هزار و سه
هزار و یک شب است که نور دیدیم و گلوله شمردیم
نشان بگذار
بر در خانهات
امشب از میان قصهها برای کشتنت میآیند
اسبی از خط پایان میگذرد
کسی هورا نمیکشد
کلاه بالا نمیاندازد
ناشناسی را در آغوش نمیکشد
اسکناس نمیشمارد
نفسنفسزنان به خانه میرسم
زهرا میگوید
خبر را شنیدهای
زل میزنیم به هم
دو اسب زخمی
که منتظر گلولهاند
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#ساجد_فضلزاده
#مجموعه_جادوستان
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
موارد بیشتر
شنبهها با شعر (شعری از سامان شهیدی)
شنبهها با شعر (شعری از اکبر قناعتزاده)
شنبهها با شعر (شعری از علی باباچاهی)