شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از زینب فرجی
چه ابدیت فراموش نشده ای را
باید از این جنگل های دور بردارم
تاشب از شب جدا نشده
هیزم تری بفروشم و نگردم
دور جهانی که خواستنی تر نیست دیگر
اینجا می توانی با پروانه از خواب بیدار شوی
ای کاردی در استخوان
اینجا جای گلها و بوته ها نام یکی از ما که دروغ می گوید
که گاهی باد می آورد
باد می برد
روزی گندم می شود
گندم می رود
چه خرسندی عجیبی در چشم هایت برق می زد
وقتی مرا از دست خدایی که سرِ گردنه نشسته بود
نجات دادی
و با انگشت سبابه ات مهری زدی به پیشانی ام
و گفتی برو
من باید از تلویزیونی که می درخشید
می رفتم
هنوز با عقربه های خیس شده ای قایق به گل نشسته ام
چه دروغ هایی که دروغ می گفتند
و ما قاه قاه می خندیدم
آن روز که تازه قله را فتح کرده بودیم
روان منی تو
روانِ ریخته ام بر روی درها، کمدها ، یخچال ها
کلاهم را می اندازم بالا
باران می آید
مرا از جنگل خارج می کند
درها را می بندد
و می خواهد که اسب باشم و بتازم
به آنجا که رنجی صورتش را با سیلی سرخ نگه ندارد
راستی وقتی تو نبودی پرستاری لب هایم را
بوسید
موهایم را نوازش کرد
بعد مرا لای روزنامه ای کثیرالانتشار پیچید و به خانه برد.
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#زینب_فرجی
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
موارد بیشتر
شنبهها با شعر (شعری از حامد اینانلو)
شنبهها با شعر(شعری از مسعود اصغرنژاد بلوچی)
شنبهها با شعر (شعری از پریسا امامی)