خانه‌ی جهانی ماه‌گرفتگان

مجموعه مستقل مردم‌نهاد فرهنگی، ادبی و هنری

مفهوم «خواهرانگی» در ادبیات فمنیستی (زهرا اسماعیلی)

فصلنامۀ بین‌المللی ماه‌گرفتگی
سال اول/ شمارۀ پنجم و ششم/بهار و تابستان ۱۴۰۳

مطالعات ادبیات داستانی ایران و جهان

 

مفهوم «خواهرانگی» در ادبیات فمنیستی

نگارنده: زهرا اسماعیلی

 

شاید نخستین نشانه‌ها از فمنیسم خواهرانه را در شعر عالم‌تاج قائم‌مقامی بتوان یافت:

تو ای خواهر نازنین توبه کن

که تهمت فرو گیری از خواهران

فلک هشته بر دوش ما بارها

تو باری می‌افزای سنگی بر آن

 

عالم‌تاج به‌خوبی در این دو بیت شعر از مفهوم همدلی و همراهی خواهرانه موردنظر فمنیسم پرده برمی‌دارد.

خواهرانگی چیزی است بیشتر از اتحاد زنانه؛ درواقع، تجربه‌ای است از دردهای مشترک انسانی، آنجا که درد عاملی است برای پیوستگی روح و بدن‌های رنج‌دیده.

مفهوم دوستی زنانه (خواهرانگی) را اولین‌بار کتی ساراچیلدو‌،‌ فمینیست آمریکایی، در سال ۱۹۶۸ به‌عنوان ابزاری در راستای «آگاهی‌بخشی» ابداع کرد. تا پیوند، حمایت و همبستگی زنان را افزایش دهد. اجتماع زنان و بهره‌برداری از تجربیات مشترک و حمایت از یکدیگر در جنبه‌های گوناگون زندگی ریشه در این باور دارد که زنان از طریق ارتباط با دیگر زنان نیرومند شده و با افزایش قدرت می‌توانند به نیرویی مقاوم برای مبارزه با ارتجاع تبدیل شوند.‌

ارتجاع همواره از همبستگی فیزیکی، رفتاری و یا گفتاری زنان در هراس است؛ زیرا این اتحاد می‌تواند به عاملی برای سست کردن پایه‌های مردسالاری تبدیل شود.

با گسترش مفهوم خواهرانگی، اتحاد در شکلی جدید متولد می‌شود و زنان را که همواره در رقابت یا حسادت نسبت به یکدیگر تعریف می‌شوند به عاملی برای رشد و پیشرفت زنانه تبدیل می‌کند.

مفهوم خواهرنگی را در سال‌های اخیر می‌توان در جنبش زن زندگی و آزادی نشانه‌شناسی کرد.

آنجا که بدن‌های رقصان و متحد زنان بر سر مزار مهسا امینی روسری‌ها را از سر بداشتند، یا آنجا که با انتخاب پوشش اختیاری به «اجبار»؛

چه اجبار در حوزه خانوادگی و خصوصی، چه اجبار پاترمونیال(پدرسالار) حکومتی نه گفتند.

«نه» های بسیاری را می‌توان از طریق نیروی خواهرانگی به چالش کشید.

آدرین ریچ از نظریه‌پردازان فمنیست معتقد است:

«ارتباط میان زنان، قوی‌ترین نیرو بر سیاره‌ ما است که بیشترین بالقوگی را برای ایجاد دگرگونی دارد.»

دگرگونی و تحول‌خواهی در عرصه‌های مختلف اجتماعی از عوامل تغییر در نوع زیست و تحولات کلان اجتماعی بوده‌ است.

و‌ زنان به‌عنوان بخشی از جامعه که همواره در تبعیض سیستماتیک به‌سر برده‌اند، می‌توانند نیرویی برای پس زدن لایه‌های متعفن ارتجاع در راستای نوسازی باورهای کلیشه‌ای و قالبی باشند.

همواره جوهر زیادی برای تخریب دوستی‌های زیاده مصرف شده‌ است، تا این پیوندها را مقطعی، سست و خالی از دستاوردهای حیات‌بخش انسانی معرفی کند.

برای مقابله با چنین رویکردی «رکسان گی» کتابی با عنوان «خواهرانگی» را به رشته تحریر درآورده است.

او در این کتاب از سیزده قانون در رابطه با دوستی‌های زنانه سخن به میان آورده است:

باید فرهنگی که تمام دوستی‌های زنانه را مبتنی بر روابط سمی و رقابتی می‌بیند رها کرد؛ این فرهنگ به‌آهستگی مانع از رشد زنان می‌شود.

قانون اول از سیزده قانون برای دوستی‌های زنان:

قوانینی که برای نابودی فرهنگ آسیب‌زایی است که همچون دیواری مابین زنان قرار گرفته و دائماً تلاش زنان برای برقراری ارتباط را تضعیف می‌کند.

این فرهنگ و افسانه‌ها به‌منظور عقب‌ماندگی زنان طراحی شده‌اند و ما را با رقابت گره زده‌اند. آنها ما را از پیوستن به نیرو، درک قدرت دوستی برای دگرگونی جهان و خودمان باز می‌دارند. بنابراین باید یکدیگر را از این گرداب ترس حسادت و ناامنی بیرون بکشیم.

در این تعریف سه کلیدواژه اساسی به چشم می‌خورد: رقابت، حسادت، ناامنی

این همان نقطه‌ای است که ویرجینیا وولف در کتاب اتاقی از آن خود می‌نویسد:

اينكه زن بتواند زن را نه در ظلمت رقابت و حسادت، كه در روشنای دوستی و محبت بنگرد، اينكه زن همجنس خود را نه در سايه قضاوت مردان ديگر و براساس معيارهای آنان؛ بلكه بر مبنای توانايی‌های خود او بنگرد، گامی است در راه دور شدن از تصورات قالبی و دانش محدود و ناقص آثار پيشينيان دربارۀ زنان…!

ناپلئون و موسولینی هر دو مؤکداً بر حقارت زنان اصرار می‌ورزیدند، زیرا اگر زنان حقیر نبودند، آنها نمی‌توانستند بزرگ باشند. این امر تا حدودی نیاز مردان را به زنان توضیح می‌دهد.

از جانب دیگر، خواهرانگی پلی است برای آشنایی زن با «خود» و «دیگری» زیرا ما همواره خویشتن را در سایه ارتباط و مواجهه با دیگری تعریف و بازتعریف می‌کنیم.

اتحاد با دیگری می‌تواند به‌‌نوعی ما را به اتحاد درونی با خویشتن برساند؛ به‌ویژه اتحادی که برای رسیدن به هدفی مشترک باشد. هدفی در راستای تغییر نظم موجود که بر پایه تبعیض جنسیتی بنا شده‌ است و نیازمند تحول ساختاری است.

 

لینک دریافت شماره پنجم و ششم/ بهار و تابستان ۱۴۰۳:
https://mahgereftegi.com/wp-content/uploads/2024/08/mahgereftegi-5-6-1.pdf

#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#شماره_پنجم_و_ششم
#بهار_و_تابستان_۱۴۰۳