شنبهها با شعر
اشعار منتخب
به کوشش دبیر شعر سمیه جلالی
شعری از افروز کاظم زاده
رنج که صورت ندارد
بفهمد که هیچ، هیچ است آیا؟
نه
رنج که صورت ندارد که آویخته شود از گوشوارههات
نریزد روی قلبت
و نپاشد روی پاهات
که راه نروی، راه را نروی.
ننشینی در سکوت
و فریاد را هی نجوی
نجوی
تا صدای خرد شدن دندانهایت
بلند اما طولانی
رنج که صدا ندارد
تا دوام پیدا کند در حنجره
در ادامهی مستی
تا بغضی دیگر که بشکند در تاریکی.
و گوشهات که نمیتوانند گوش باشند دیگر
نه
رنج که صدا ندارد
که بشنود تاریکی
روشن کند صدا را
خط به خط
تقطه به نقطه
در هیاهوی درونت گم شود
و کم نیاورد
حتی در بی صدایی
نه!
رنج که صورت ندارد جز مرگ
صورت میپذیرد در ناممکن
در بیاتفاق
.در ناگهان گلوله
در شمارش گلبولهای سفید
در خودمرگی
در ایستادن ضربان
در ایستادن سر
که حتی
چشم هم از دست میرود
در ادامهی گونههات.
نه
رنج که صورت ندارد
بفهمد که هیچ، هیچ است آیا؟
قسم به
بیصدایی رنج
که بی تکرر میخواند
در راه رفتن
در تداوم نفس کشیدن.
از همهی این کلمهها بمیرم
زاده شوم شاید…
لینک ارتباط با دبیر شعر فصلنامه ماهگرفتگی:
https://t.me/MAHIGOOLI
#افروز_کاظم_زاده
#اشعار_منتخب_در_سایت
#سمیه_جلالی
#شنبه_های_شعر
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
موارد بیشتر
شنبه ها با شعر (شعری از رزا جمالی)
شنبه ها با شعر (شعری از پگاه احمدی)
شنبهها با شعر (شعری از امیرعباس فرجی)